یا در همین همسایگی ما این کشور عراق،که نسبت به آن کسانی که امروز بهعنوان صاحبان دنیا و مدّعیان دنیا میآیند وارد این خانه میشوند که متأسّفانه باید گفت خانهی بیصاحب و از هر طرف میخواهند وارد میشوند، بمباران میکنند، میزنند، میکشند، آثار فرهنگی را از بین میبرند، مردم بیگناه را نابود میکنند، مقدّسات را پامال میکنند، ]اعتراضی نیست.[ این کشوری که امروز قربانی این وحشیهای عالم است، ده برابرِ اینها سابقهی تاریخی و فرهنگی و عظمتِ گذشته دارد؛ ریشهدار است؛ کشور عراق است، شوخی که نیست، پانزده شانزده میلیون یا بیشتر جمعیّت در این کشور هست؛ کشور بافرهنگی است، از لحاظ سطح فرهنگ انسانی هم، سطح قابل قبولی دارد. به چه مناسبت بهخاطر اینکه چند نفر آدم یا یک گروه انسان ناشایسته و انصافاً شریر بر این کشور حکمفرما هستند، این قدرتها به خودشان اجازه میدهند بیایند یک کشوری را، یک ملّتی را اینجور مورد تعرّض و تجاوز قرار بدهند؟ این وحشیگری نیست؟ آقا! استدلال شما چیست که میگویید که ما تصمیم گرفتیم بیاییم عراق را ادب کنیم؟ مگر شما که هستید؟ شما را چه کسی باید ادب کند در دنیا؟ اگر شما به خودتان حق میدهید که در مسائل جهانی اینجور وارد بشوید و به خیال خودتان بشوید متولّی شورای امنیّت که مصوّبات شورا را میخواهید به عمل دربیاورید، پس با اسرائیل چرا آنجور هستید؟ این جنایتی که امروز علیه فلسطینیها اسرائیل دارد هر روز انجام میدهد روزانه دارد جنایت انجام میگیرد بهوسیلهی اسرائیل پس چرا چشمتان را بستهاید؟ این، قانون جنگل نیست؟ این، زورگویی نیست؟ این دنیا، دنیای متوحّش و جاهلی نیست؟ این دنیا احتیاج به بعثت ندارد؟ دین خدا امروز نیاز این مردم نیست؟ پس اگر دین خدا امروز مورد نیاز نباشد، کدام نسخه میتواند بشر را نجات بدهد؟ کدام نسخه؟ کدام نسخه میتواند آنچنان قوی و قدرتمند در دلهای انسانها و مؤمنینِ به خود نفوذ کند که بتوانند در مقابل قدرتهای گردنکلفت دنیا و زورمند دنیا بِایستند؟