خیلی خوب؛ حالا دل ما میخواست که فیلممان پُرفروش بشود که جوانها استفاده کنند؛ با این ترفند پُرفروشتر خواهد شد و بیشتر به این نتیجه خواهیم رسید که یک گوشهای از آن جاذبهی جنسی را ما هم بهشکل نجیبانهتری بالاخره بیاوریم وسط، و خب این نتیجه هم بیشتر مطلوب میشود؛ امّا آیا این تکلیف است؟ تکلیف این است؟ نه، تکلیف این نیست؛ تکلیف این است که ما به آن اصلی که اعتقاد پیدا کردیم، پای آن را امضا کردیم، با خون هم امضا کردیم [وفادار بمانیم]. هشت سال جنگ بوده دیگر، شوخی که نیست؛ ما که اینهمه در مقابل دشمن مقاومت کردیم، برای چه مقاومت کردیم؟ دشمن از ما چه میخواهد که ما نمیدهیم و اینجور دارد فشار وارد میکند؟ این که دیگر جای ابهامی ندارد؟ پای این فکر را، پای این بلیٰ را که گفت: «در روز الست بلیٰ گفتی»10 با خرید هزاران بلا ملّت ما امضا کردند؛ و شماها خودتان؛ بیشتر از همه شماها. باید پای این اصول ایستاد، باید مقاومت کرد. البتّه این مقاومت سخت است، من قبول دارم، عدّهی کمتری آن را برمیتابند امّا این عدّهی کمتر، همان کسانی هستند که «کَم مِن فِئَةٍ قَلیلَةٍ غَلَبَت فِئَةً کَثیرَةً بِاِذنِ اللّه»؛11 این آنها هستند؛ شک در این نداشته باشید؛ یعنی در این هیچ شک نداشته باشید؛ اینجوری است که این فئهی12 قلیله از فئهی کثیره که دارای این خصوصیّت نباشند، این پایداری نباشند، جلوتر خواهد رفت و بیشتر غلبه خواهد کرد.