بیانات و مکتوبات سال 1371


یک مسئله‌ی بسیار مهمّی در باب ماجرای سیّدالشّهداء (علیه الصّلاة و السّلام) مطرح است که به نظر میرسد جای طرح این سؤال هم همین جلسه‌ای باشد که شما پاسداران عزیز در این جلسه‌ی صمیمی گرد آمدید؛ اگرچه از دستگاه‌های دیگر و از شهرهای دیگر هم شاید برادرانی و خواهرانی در این جلسه حضور دارند امّا جلسه متعلّق است به شما پاسداران. این سؤال تاریخی است یا انسانی است و جای طرحش همین جا است. خب، یک نقطه‌ی برجسته در زندگی حسین‌بن‌علی (علیه السّلام) مثل قلّه‌ای که همه‌ی دامنه‌ها را تحت‌الشّعاع خود قرار میدهد وجود دارد و آن «عاشورا» است. در زندگی امام حسین آن‌قدر حوادث و مطالب و تاریخ و گفته‌ها و حدیث وجود دارد که اگر حادثه‌ی کربلا هم نمیبود، زندگی آن بزرگوار مثل زندگی هریک از ائمّه‌ی دیگر، منبع حِکَم و آثار و روایات و احادیث و مانند اینها بود. امّا قضیّه‌ی عاشورا آن‌قدر مهم است که شما از زندگی آن بزرگوار، کمتر چیز دیگری و نشانه‌ی دیگری را به‌خاطر می‌آورید و این غلبه دارد. این قضیّه‌ی عاشورا هم آن‌قدر مهم است که به زبان این زیارتی که امروز روز سوّم [شعبان] وارد است یا این دعایی که امروز وارد است که درباره‌ی حسین‌بن‌علی (علیه السّلام) در این زیارت یا دعا این‌جور آمده است که «بَکَتهُ السَّماءُ وَ مَن فیها وَ الاَرضُ وَ مَن عَلَیها وَ لَمّا یطَأَ لابَتَیها»،2 هنوز پا به این جهان نگذارده، بر حسین (علیه السّلام) آسمان و زمین گریستند؛ قضیّه این‌قدر حائز اهمّیّت است. یعنی ماجرای عاشورا و شهادت بزرگی که بی‌نظیر است در تاریخ، در آن روز اتّفاق افتاد و این یک جریانی بود که چشمها به او بود. خب، این چه قضیّه‌ای بود که از پیش تقدیر هم شده بود؟ فلذا «اَلمَوعودُ بِشَهادَتِهِ قَبلَ اِستِهلالِهِ وَ وِلادَتِه»؛3 قبل از اینکه حسین‌بن‌علی (علیه السّلام) چهره بنماید، با شهادت نامیده میشد و خوانده میشد. به نظر میرسد که یک رازی در اینجا وجود دارد که این برای ما آموزنده هم هست.

«2»