بیانات و مکتوبات سال 1371


ماجرای امام حسین (علیه السّلام) تلفیق این دو بخش است؛ یعنی آن جایی که هم جهاد با دشمن و هم جهاد با نفْس، در اعلیٰ مرتبه‌ی آن تجلّی پیدا کرد، ماجرای عاشورا بود. یعنی خدای متعال میداند که این حادثه پیش می‌آید و یک نمونه‌ی اعلائی باید ارائه شود تا آن نمونه‌ی اعلیٰ بشود الگو؛ مثل این قهرمانهایی که در کشورها در یک رشته‌ای مطرح میشوند؛ [این] قهرمان، مشوّق دیگران است به این حرکت و این ورزش؛ البتّه این یک مثال کوچک است برای تقریب به ذهن. ماجرای عاشورا عبارت است از یک حرکت عظیم مجاهدت‌آمیزی در هر دو جبهه؛ هم در جبهه‌ی مبارزه‌ی با دشمن خارجی و برونی که همان دستگاه خلافت فاسد و آن دنیاطلبانی [بود] که چسبیده بودند به این دستگاه قدرت اسلامی و قدرتی را که پیغمبر آورده بود برای نجات انسانها، استخدام کرده بودند و استثمار کرده بودند برای حرکت در عکس مسیری که اسلام و نبیّ مکرم اسلام (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) خواسته بودند و اراده کرده بودند و [هم] در جبهه‌ی درونی که آن روز جامعه به‌طور عموم حرکت کرده بود به سمت همان فساد درونی، که این نکته‌ی دوّم برای ما به نظر من مهم‌تر است. یعنی یک برهه‌ای از زمان، گذشته بود، دوران سختی‌های اوّل کار طی شده بود، فتوحاتی پیدا شده بود، غنائمی به دست آمده بود، دایره‌ی کشور وسیع‌تر شده بود، دشمنان خارجی، اینجا و آنجا سرکوب شده بودند، غنائم فراوانی در داخل کشور به راه افتاده بود، عدّه‌ای پول‌دار شده بودند، عدّه‌ای در طبقه‌ی اشراف قرار گرفته بودند، یک طبقه‌ی اشراف جدیدی در دنیای اسلام به وجود آمد. بعد از آنکه اسلام اشرافیّت را بکلّی قلع‌وقمع کرده بود، عناصری با نام اسلام، با سِمتهای اسلامی، با عناوین اسلامی پسر فلان صحابی، پسر فلان یار پیغمبر، پسر فلان خویشاوند پیغمبر افتادند در کارهای ناشایست و نامناسب که اسمهای بعضی از اینها در تاریخ معیّن است؛ کسانی پیدا شدند که برای مهریّه‌ی زنهایشان و دخترهایشان به‌جای آن مهرالسُّنّه‌ی ۴۸۰ درهمی که پیغمبر اکرم و امیرالمؤمنین و مسلمانان صدر اسلام مطرح میکردند، یک میلیون دینار یک میلیون مثقال طلای خالص قرار دارند! چه کسانی؟ پسر صحابی‌های بزرگ؛ مثلاً مصعب‌بن‌زبیر و از این قبیل. وقتی میگوییم دستگاهی از درون فاسد بشود، یعنی این؛ یعنی افرادی در جامعه پیدا بشوند، بتدریج این بیماری اخلاقی را، این دنیازدگی را، این شهوت‌زدگی را همین‌طور منتقل کنند در داخل جامعه؛ چون بیماری اخلاقی متأسّفانه، هم مهلک است، هم مسری است.

«7»