مقصود این قلمهای مأجور و مزدور و یا غافل از این دو [حال] که خالی نیست که ناگهان برمیدارند در یک مقاله، سالهای اوّل انقلاب را بکل میبرند زیر سؤال، چیست؟ اینها با چه کسی طرف هستند؟ با امام. رهبری امام بود که ده سال به این ملّت کمک کرد تا بتواند دشوارترین راهها را بپیماید. چه کسی میتوانست یک کشور ویرانشدهای را که دستهای ایادی دشمن و رژیم فاسد پهلوی، این کشور را ویران کرده بود یک کشور ویرانزدهای را بعد از انقلاب و در دل آن جنگ خانمانبرانداز و ویرانگر حفظ بکند و به پیش ببرد؟ چه کسی ممکن بود این کار را بکند؟ این رهبریِ امام بود. این را زیر سؤال میبرند، رهبریِ اسلامی را زیر سؤال میبرند، اصل مفهوم رهبریِ فقیه را حاکمیّت دینشناسان را [زیر سؤال میبرند]. فقیه یعنی چه؟ فقیه یعنی کسی که دین را میشناسد و راهی را که دین برای مردم ترسیم کرده است تا بتوانند سعادت و خوشبختی و آزادی و خوشی دنیا و آخرت را به دست بیاورند، میشناسد و در مقابل مردم میگذارد؛ فقیه یعنی این. پشت سر حاکمیّت یکچنین انسانی، یک منطق عقلانی هست؛ حاکمیّت چنین انسانی یک استدلال محکم دارد، [در حالی] که حاکمیّت یک نظامی یا حاکمیّت یک سرمایهدار یا حاکمیّت یک سیاستمدار حزبی حرفهای، چنین استدلالی را با خودش ندارد. در عین حال مقالات خارجی، تبلیغات خارجی، خبرگزاریها، مطبوعات، رادیوها، تلویزیونها و مزدورهای داخل کشور این را زیر سؤال میبرند.