یک نقطهی دیگری که برای دشمن بسیار مهم بود، مسئلهی مردمی بودن دولت و مجلس و مسئولان کشور بود. در کشورهایی که دموکراسی وجود دارد، [اگر] شما نگاه کنید میبینید که غالباً دولتمردان یا از سرمایهدارانند یا وابستهی به سرمایهدارانند و یا پیشکردهی سرمایهدارهایند. مجلسها را [هم] غالباً افراد متنفّذ، پولدارها، قدرتدارها، زوردارها پُر میکنند. در آن کشورهای معروفی که دم از دموکراسی میزنند هم همینجور است؛ غالب کسانی که در رأس حکومت قرار میگیرند، خانوادهها و فامیلها و اشخاص شناختهشدهی سیاسی و مالی یا نظامی و وابستهی به قشرهای دارای زر و زورند. در ایران اسلامی اینجور نیست. مجلس شورای اسلامی متّکی است به عناصری از متن مردم؛ یک معلّم، یک کشاورز، یک روحانی، یک پزشک، یک کاسب، یک دانشجو رفته است در آن منطقهی انتخاباتی، مردم او را شناختهاند و به او رأی دادهاند و آمده است در مجلس شورای اسلامی. دولت هم همینجور [است]. آن کسانی که در رأس مسئولیّتهای دولتی هستند، یا کسانی هستند که عمر و جوانی خودشان را در مبارزات و در سختیها و شدّتها گذراندهاند، مثل همین رئیسجمهور عزیز ما6 این شخصیّت برجسته که عمرش را در مبارزات گذرانده است، جوانیاش را در این راهها گذرانده است یا کسانیاند که سوابق مبارزاتی و یا قابلیّتها آنها را کشانده است به سمت مسئولیّتها، [مثل] همکاران رئیس جمهور. هیچکدامشان به یک خانوادهی ثروتمندی، به یک مجموعهی اشرافیای، به یک فامیل پُرشهرت ریشهدار قدیمیای، به یک کمپانیای، به یک قشری از اقشار دارای زر و زور وابسته نیست؛ مردمان معمولی، انسانهای سالم و صادق؛ یک مهندسی، یک دکتری، یک آدم کارکردهی مجرّبی را آوردهاند مشغول کار کردهاند. این هم یک نکته است؛ دولت، مردمی است. لذاست که مردم، هم مجلس را، هم دولت را، هم مسئولین را دوست میدارند؛ میبینند که مال خودشان هستند. روی این نقطه هم دشمن فعّالیّت میکند؛ دشمن تلاش میکند دولت را و مسئولین را در چشم مردم از صلاحیّت و ابّهت لازم ساقط کند؛ این کار دشمن است؛ خبرها را که تحریف میکنند و واقعیّتها را که دروغ جلوه میدهند، برای این است.