بیانات و مکتوبات سال 1371


در یک روایت دیگر، این‌جور دیدم که «سه نفرند که اگر کسی به آنها اهانت کند، منافق است»؛ یعنی به این تعبیر که هیچ‌کس به آنها اهانت نمیکند مگر منافق. اوّلی به‌عنوان یک ارزش تشریفی است در اسلام: ذوشَیبَةٍ فِی‌الاِسلام؛ کسی که عمرش را در راه اسلام به سر آورده، محاسنش را در راه اسلام سفید کرده. دوّمی که یک چیز مهمّی است: اِمامٌ مُقسِط؛ رهبر و پیشوای عادل. و سوّمی؛ مُعَلِّمُ الخَیر؛ معلّم؛ آموزنده‌ی نیکی‌ها؛ یعنی همین کسی که درس و سواد و دین و دانش را به مردم می‌آموزد.7 اهانت به او یک عملی است که هیچ‌کس آن را مرتکب نمیشود مگر منافق؛ یعنی این‌قدر ارزش تعلیم و تربیت و معلّم در جامعه بالا رفته است؛ این نکته‌ی بسیار مهمّی است. خب، البتّه بالاخره معلّم در محیط خانواده، در محیط کار، در محیط زندگی، در دادوستد ممکن است با کسی بگومگو بکند، یک کلمه این بگوید، یک کلمه آن بگوید؛ این را نمیخواهند بگویند که حالا اگر یکی بگومگویی کرد با یک معلّم، این خدای نکرده منافق است؛ نه این قضایای این‌جوری در محیط اجتماعی و محیط زندگی اتّفاق می‌افتد این برای روشن کردن ارزشها و معیارها در جامعه است؛ یعنی معلّم این‌قدر ارزش دارد که کسی حق ندارد به معلّم اهانت بکند.

«9»