لااقل در ایران در این سه چهار قرن اخیر، اینجور بوده است قبل از آن شاید وضع تفاوت داشته است و شاید در بعضی از کشورهای دیگر اسلامی هم همینجور باشد؛ ما نسبت به آن جاهایی که درست اطّلاع نداریم، قضاوت نمیکنیم امّا کشور ما اینجوری است ممکن است اگر علما نباشند، قشری از مردم وارد میدان بشوند، گروهی از جامعه کمر به یک مبارزهای ببندند امّا سرکوب کردن، ساکت کردن، تطمیع کردن یک گروه، کار مشکلی نیست. چیزی که آن را نمیشود از میان برداشت و راه آن را نمیشود به سمت پیروزی سد کرد، ملّت است؛ عامّهی ملّت، قشرهای ملّت. اگر بخواهید همهی قشرهای ملّت یکجا حاضر بشوند، باید روحانیّون آنجا باشند. اگر روحانیّون و علمای دین یک جایی حاضر شدند، معنایش این است که دیگر همهی طبقات ملّت یا اکثریّت قاطعی از ملّت، آنجا حاضر خواهند شد. این طبیعت ایران ما است؛ این چیزی است که در طول سالیان متمادی بلکه قرون متمادی به اثبات رسیده است.