نباید خیال کرد که فقط طلّاب جوان و پُرحرارت و پُرشور بودند که تأثیر گذاشتند در این اجتماعات عظیمِ اندکی پیش از پیروزی؛ اینجور نبود. همهی آقایانی که دستاندرکار این امور بودهاند، میدانند که در شهرستانها حضور علمای موجّه و پیرمردهای محترم علمی که مردم به آنها اعتقادی داشتند، اگرچه سابقهای هم در مبارزات نداشتند؛ نه زندان افتاده بودند، نه مبارزهای کرده بودند، نه اعلامیّهای نوشته بودند امّا اینها وقتیکه در این سال آخر و ماههای آخر تشخیص دادند که باید وارد میدان بشوند و وارد میدان شدند و تأثیر عظیمی داشتند در جلب همهی طبقات مردم؛ لذا شما همهی قشرهای مردم را در راهپیمایی مشاهده میکردید. اینکه زنها در داخل خانه احساس وظیفه کردند، پیرمردها احساس تکلیف کردند، کسانی که سوابق مبارزه نداشتند احساس تکلیف کردند، در شهرها احساس تکلیف کردند، در روستاها احساس تکلیف کردند و ناگهان یک ملّت قیام کرد، بهخاطر این بود؛ بهخاطر این حضور همهجانبهی علمای دین و روحانیّون بود؛ از بزرگشان، از کوچکشان، پیرمردشان، جوانشان، ملّای فقیه سالخوردهشان، واعظ گویندهی پُرحرارتِ نورسشان؛ همه. اینها که وارد شدند، معنایش این است که همهی قشرهای مردم وارد خواهند شد؛ این طبیعت کار است.