خب، وقتیکه این آبرو، این سرایت دین و روحانیّت در بین مردم، اینچنین اثر بزرگی را میتواند داشته باشد، پس دو حادثهی بزرگ مورد توقّع است: یکی اینکه، ما که اعقاب آن اسلاف مطهّر و عالم و مقدّس هستیم، آبروی آنها را حفظ کنیم؛ برای خاطر اینکه اگر این کار انجام نگیرد، اگر این نسل آبروی گذشتگان را حفظ نکند، همان چیزی که نهادین شده بود، بنیادین شده بود، بتدریج زایل خواهد شد، بتدریج از بین میرود؛ این طبیعت قضیّه است. خب حالا چهجور آبرویشان را حفظ کنیم؟ خود این یک داستان مفصّلی است. اوّلاً آنها عالم بودند، ما سعی کنیم علم آنها را پیش ببریم؛ علم آنها چیز بزرگی بود، مسئلهی مهمّی بود. شما نگاه نکنید به چهار نفر آدمی که درکی ندارند از مسائل حقوقی و فقهی اسلام یا از فلسفهی اسلامی یا از کلام اسلامی، ولو صورتاً هم در یک رشتهای تبحّری داشته باشند یا نداشته باشند امّا نمیشناسند؛ خب وقتی نمیشناسد، اهانت میکند، تحقیر میکند؛ به اینها نگاه نکنید.