شما نگاه کنید؛ ببینید این درآمد طلّاب حوزهی علمیّه است، این حقوق اینها است. امروز بیشترین درآمد حوزهایِ یک نفر طلبهی فاضل نه یک طلبهای که امروز وارد حوزه شده آن هم در حوزهی قم که بالاترین حوزهها است و زن دارد و چند بچّه دارد و سالها درس خوانده است، بهطور متداول از متوسّط حقوق کارگران و کارمندان این کشور بمراتب کمتر است؛ یعنی از نصف هم کمتر است؛ نصف متوسّط حقوق کارگران که الان حدّش در کشور معیّن است که متوسّط حقوق کارگران چقدر است، از همهی حقوق یک طلبهی فاضل ما در حوزهی علمیّهی قم حالا مشهد را نمیگویم، اصفهان را نمیگویم، شهرهای کوچک را نمیگویم؛ در قم که مرکز است بیشتر است؛ در عین حال با تقوا و طهارت زندگی میکنند. خب، قدس یعنی چه؟ ورع یعنی چه؟ بیاعتنائی به دنیا یعنی چه؟ یعنی همین. البتّه آدمهای ناباب و آدمهای قالتاق هم همهجا هستند امّا اکثریّت و شکل غالب این است که ما در بین طلّاب مشاهده میکنیم. این برجستگیها است که اگر در طلبه بماند، در طول سالهایی که مشغول مسئولیّتها هم هست، واقعاً خیلی علوّ مقام و علوّ درجه است. این، آن مطلب اوّل و حادثهی اوّل که این قشر باید خودش به فکر خودش باشد، به فکر آن ذخیره باشد، به فکر آن آبرو باشد؛ و قاعدتاً هم هست و میشود بر آن آبرو افزود، همچنانکه امام بزرگوار ما بر آبروی هزارسالهی روحانیّت، کلّی افزود. امام آبروی روحانیّت را از زمان شیخ مفید تا امروز هرچه بود، مضاعف کرد و بالا برد؛ نشان داد قدرت روحانیّت را در مقابلهی با بدیها و ظلم و جُور؛ نشان داد که یک عالِم چگونه میتواند وارث موسیٰ و عیسیٰ و ابراهیم و پیغمبر خاتم (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) باشد. اُف بر کسانی که قدر نقش عالی این بزرگوار را نمیدانند و خیال میکنند نسبت به روحانیّت دلسوزند یا علاقهمندند؛ اُف بر جهالت اینها، بر غفلت اینها که چطور نمیدانند و نمیفهمند ارزیابی صحیح چگونه است! خب، این مسئلهی اوّل.