بیانات و مکتوبات سال 1371


یک جهت دیگری که در دعا هست، این است که در این دعاهائی که از ائمّه (علیهم السّلام) به ما رسیده است، درسهای بزرگی از معارف اسلام هست. این صحیفه‌ی سجّادیّه را اگر چنانچه مطالعه بکنید، اگر جنبه‌ی دعائی این کلمات را شما ندیده بگیرید، هر دعائی مثل یک درس عالی از معارف اسلامی و قرآنی است. مثلاً خطبه‌ی امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) در توحید را خطبه‌ی اوّل نهج‌البلاغه را اگر کسی بگذارد جلوی خود، دعای اوّل صحیفه‌ی سجّادیه هم که در تحمید است حمد الهی است آن را هم بگذارد جلو، میبیند این دو مثل هم هستند و فضلی7 با هم ندارند. آن خطبه است، درس است؛ امیرالمؤمنین در مقابل جمعی از مردم ایستاده است و معارف الهی را بیان کرده است؛ [در حالی که] اینجا امام سجّاد دعا کرده است، امّا به زبان دعا همان معارف را بیان کرده است. دعای هشتم صحیفه‌ی سجّادیّه که من بعضی از فقراتش را اینجا یادداشت کرده‌ام یک درس اخلاقی است؛ کأنّه کسی یک خطبه‌ای بخواند، یک سخنرانی‌ای بکند برای مردم و لغزشگاه‌های اخلاقی را برای مردم بیان کند. امام سجّاد (علیه الصّلاة و السّلام) این دعا را با این زبان بیان کرده‌اند: اللّهُمَّ اِنّی اَعوذُ بِکَ مِن هَیجانِ الحِرصِ وَ سَورَةِ الغَضَب وَ ضَعفِ الصَّبرِ وَ قِلَّةِ القَناعَة؛ [خدایا! به تو پناه میبرم از] افزایش حرص، شدّت خشم، غلبه‌ی حسد، ضعف صبر، کمیِ قناعت، شَکاسَةِ الخُلق؛ یعنی بداخلاقی، اِلحاحِ الشَّهوَة؛ شهوت‌رانی زیاد، مَلَکَةِ الحَمِیّة؛ تعصبّهای ناحق و جانب‌داری‌های به‌ناحق، اِستِصغارِ المَعصِیَةِ وَ اِستِکبارِ الطّاعَة؛ گناه خود را کوچک دانستن و طاعت خود را بزرگ شمردن، سوءِ الوِلایَةِ لِمَن تَحتَ اَیدینا؛ اداره‌ی بد آن مجموعه‌ای که در اختیار ما و زیر دست ما است، اَن نَعضُدَ ظالِماً اَو نَخذُلَ مَلهوفاً؛ به ظالمی کمک کردن، بیچاره‌ای را یاری نرساندن. همه‌ی این مطالب را در یک دعا، امام سجّاد با این زبان بیان میکند که خدایا من به تو پناه میبرم از این چیزها. اینها درسهای اخلاقی است. این دعاهائی که از ائمّه (علیهم السّلام) به ما رسیده است دعاهای صحیفه‌ی سجّادیّه، همین دعای ابی‌حمزه‌ی ثمالی، همین دعای افتتاح یا بقیّه‌ی دعاهای ماه رمضان، [دعاهای] شب و روز جمعه و بقیّه‌ی اوقات پُر است از معارف اسلامی؛ درباره‌ی توحید، درباره‌ی نبوّت، درباره‌ی حقوق، درباره‌ی وضع جامعه، درباره‌ی اخلاق، درباره‌ی حکومت. در همه‌ی چیزهایی که انسان احتیاج دارد که از اسلام بداند، در این دعاها برای ما مطالبی هست که به زبان دعا، معارف بیان شده است. و ائمّه‌ی ما (علیهم السّلام) در دوران حاکمیّت طواغیت توانسته‌اند این معارف را از این راه به مردم برسانند؛ این هم یک دیدگاه دیگری است در دعا. خب، در این دو دیدگاه، دعا وسیله است؛ اوّلی، دعا وسیله است برای رسیدن به حوائج و مقصودها و چیزهایی که انسان میخواهد و آرزو میکند؛ و در دوّمی، دعا وسیله است برای فهمیدن معارف الهی.

«5»