بیانات و مکتوبات سال 1371


آنچه من توصیه میکنم، این است که حالا که سیل آمد، این حادثه‌ی طبیعی به وجود آمد، همه ملّت و دولت، خود آن مردم و مردم دیگر دست به دست هم بدهند، کاری کنند که این سیل بشود رحمت و از بلا بودن خارج بشود. مردم کمک کنند به آنها، مسئولین تلاش کنند، که بحمداللّه میکنند؛ انصافاً مسئولین کار میکنند برای این نقاط آسیب‌دیده. در رژیم طاغوت هر جا اتّفاقی می‌افتاد سالهایی بنده این توفیق را یا این شوق را داشتم که بروم برای امداد و میرفتم شاید مشکل بشود به مردم گفت که آن وقت دستگاه‌ها چه جور رفتار میکردند؛ مثل دشمن. «[جمعیّت] شیر و خورشید»11 آن روز که مربوط به دستگاه طاغوت بود، مثل یک بیگانه‌ی بی‌عاطفه برخورد میکرد با حوادث؛ مگر این جور که حالا میروند با دل و جان کمک میکنند، کمک میکردند به مردم؟ یک جایی در یک نقطه‌ای در جنوب خراسان زلزله شد، تا چندین سال بعد که بنده با آن محل رابطه داشتم، میرفتم و می‌آمدم، هنوز یک عدّه مردم زیر همان چادرهای پوسیده‌ی رنگ‌رفته زندگی میکردند! شما حالا بروید محلّ این زلزله‌ی شمال رودبار و بقیّه‌ی جاها را که اهالی آنجا و خود مردمِ آنجا می‌آیند برای من نقل میکنند [ببینید]؛ غالب این مناطق وسیع زلزله از روز اوّل شیواتر، بهتر، زیباتر، در دسترس و اختیار مردم قرار گرفته است؛ این تلاش مسئولین است، این تلاش دست‌اندرکارها است؛ امیدواریم خداوند آنها را موفّق بدارد. اینها خدمتهایی است که بر عهده دارند، باید انجام بدهند، تکلیف آنها است؛ مردم هم ان‌شاءاللّه قدرشناس باشند.

«11»