در کتابها ذکر کردهاند کسانی را از اهل معرفت و اهل دانش که در مقابل قرآن خضوع کردهاند. یک نویسندهی شاعرِ فصیحِ بزرگِ مسیحی در همین زمانهای نزدیک به زمان ما بود به نام شبلی شمَیِّل،11 که مسیحی بود و گمان میکنم گرایشهای مادّی هم داشت؛ من الان خصوصیّاتش را در ذهن ندارم [امّا] معروف بود شبلی شمیّل. همین شاعر ادیب مسیحی یک قصیدهای دربارهی قرآن و دربارهی پیغمبر ما دارد؛ یک قصیدهی مفصّل که یک بیتش که دربارهی قرآن است این است؛ میگوید: انّی و ان اک قد کفرت بدینه / هل اکفّرنّ بمحکم الآیات یعنی: «من اگرچه به دین او اعتقادی ندارم، آیا میتوانم کفر و انکار بورزم به این آیات محکمهی قرآن؟» من اوّلبار در جوانی این شعر را شنیدم. یک عرب است، مسیحی هم هست، اعتقادی هم به قرآن ندارد، بالاخره هم قبول نکرده؛ یعنی برحسب آنچه ظواهر قضیّه است، همان رسوبات و همان چیزهایی که غالباً جلوی اذعان و ایمان و حرکت صحیح انسان را میگیرد، جلوی او را هم ظاهراً گرفته؛ [البتّه] شاید هم در خفا ایمان آورده، که ما خبر نداریم؛ امّا میگوید من نمیتوانم حقایق قرآن را انکار کنم؛ یعنی در قرن چهاردهم هجری، نزدیک به چهارده قرن بعد از نزول قرآن، او اعتراف میکند؛ چرا؟ چون خودش اهل زبان هم هست، عارف هم هست، واقف هم هست؛ نگاه میکند به قرآن، میفهمد که این چقدر مهم است. این توماس کارلایل12 انگلیسی معروف هم که دربارهی قرآن چیزهایی نوشته و حقایقی را دربارهی قرآن گفته، مال همین اواخر قرن نوزدهم یا اوایل قرن بیستم است؛ توماس کارلایل دربارهی قرآن و حقایق قرآن مفصّل کتاب دارد. البتّه او اهل زبان نیست و احتمالاً مثل ما که خیلی با لفظ اُنسی [نداریم]، یعنی ممکن است زیباییهای لفظی را خیلی نفهمیم، از لفظ چیزی نفهمیده امّا از مفاهیم قرآن و معانی قرآن چیزهایی فهمیده. یا همین جان دیوِن پورت13 انگلیسی معروف که حدود سی چهل سال پیش، مرحوم سیّدغلامرضای سعیدی، مترجم معروف که خدا رحمتش کند کتابش را [با عنوان] «عذر تقصیر به پیشگاه محمّد و قرآن» ترجمه کرد؛ یک کتاب معروفی است. اینها همه غیر مسلمانند، اینها همه مسیحی هستند، [امّا] وقتی نگاه میکنند به حقایق قرآن و میخوانند این کتاب را، محکمات آیات این کتاب را میبینند و خودشان هم اهل دانش و بینشند، وَالّا اگر اهل بینش نباشند، خیلی تشخیص نمیدهند نگاه میکنند میبینند قابل انکار نیست؛ پیدا است که این حقایقی است از آسمان فرود آمده؛ این مربوط به ذهن محدود بشری نیست؛ این معجزهی جاودانهی قرآن است و جاودانگیِ اعجاز قرآن.