بیانات و مکتوبات سال 1371


یک نکته‌ی دیگر در باب معجزه بودن قرآن این است که وقتی قرآن معجزه است، وقتی که خود این حقیقت و این پدیده معجزه است، لازمه‌اش جاودانگی است؛ فرق میکند با یک عمل معجزآسا در یک زمان خاص. فرض بفرمایید حضرت موسیٰ معجزه کرد، با عصای خودش زد آبها را در یک بخشی از بحر احمر پس زد، راه خشکی را باز کرد، مردم را عبور داد؛ خب معجزه بود امّا این معجزه یک حادثه بود، تمام شد. لکن قرآن جاودانه است، و این جاودانگی قرآن و جاودانگی دین با هم مرتبطند؛ چون دین اسلام دین آخر است، دین جاودانه است، پس معجزه‌ی آن هم باید معجزه‌ی جاودانه و همیشگی باشد؛ و لذاست که اعجاز را در خود قرآن قرار دادند. و عرض کردیم اینکه میفرماید: فَأتوا بِسورَةٍ مِن مِثلِه،10 یک سوره‌ای از این قبیل شما بیاورید، یعنی از همین نوع، حتّی تقلید کنید مثل این سوره بیاورید، این مال همیشه است؛ یعنی همین الان هم یک چنین چیزی وجود دارد و چون همین الان هم نمیتوانند این کار را بکنند، در حالی که اهل زبان اعتراف میکنند به اینکه این کار فوق‌العاده و برجسته‌ای است، پس بنابراین معجزه بودن قرآن حتّی بعد از گذشت چهارده قرن همچنان به قوّت خود باقی است.

«11»