بیانات و مکتوبات سال 1371


این شرایط فوق طبیعی را که گفتیم نقض شکل طبیعی است، چه کسی به وجود می‌آورد؟ قدرت الهی، برای قدرت‌نمایی. لازم هم نیست همیشه به وجود بیاید؛ در مواردی به وجود می‌آید، برای قدرت‌نمایی. مثل همین است قضیّه‌ی اژدها شدن عصا، مثل همین است قضیّه‌ی زنده کردن مرده به وسیله‌ی حضرت عیسیٰ، و بقیّه‌ی معجزاتی که وجود دارد. این یک نکته که در این نکته به طور خلاصه عرض میکنیم که معجزه یک فعل و انفعالی است که خود آن تابع قانونی است؛ یعنی خود آن فعل و انفعال از قانون الهی خارج نیست، از قانون خدا در طبیعت خارج نیست؛ تابع یک قانونی است، منتها بشر آن قانون را، لااقل در آن هنگامی که این معجزه واقع میشود، نه می‌شناسد و نه توانا بر آن است که آن قانون را تحقّق ببخشد؛ یعنی آن فعل و انفعال را به وجود بیاورد. تنها چیزی که بشر احساس میکند از این قانون و اثر این قانون، خود آن فعل و انفعال است که در خارج اتّفاق می‌افتد؛ فقط آن را میتواند ببیند امّا اینکه این تابع چه قانونی است، این را دیگر در معجزه نمیتواند ببیند و راز معجزه بودن هم همین است. معجزه یعنی به عجزآورنده‌ی مخاطبان؛ مخاطبان نمیتوانند تحلیل کنند که این چگونه اتّفاق افتاد؛ مثل بیرون آمدن شتر از سینه‌ی کوه در قضیّه‌ی صالح. آنها گفتند که یک شتر اینجا به وجود بیاور، یک شتر آمد بیرون؛ ناقه‌ی صالح. خواستند یک کرّه از او زاییده بشود، یک کرّه از او زاییده شد. طبیعی است که وقتی این کرّه میخواهد زاییده بشود، یقیناً در رَحِم او به وجود می‌آید، رشد میکند و از مجرای رَحِم بیرون می‌آید. این کارها البتّه به طور طبیعی در شتر ممکن است مثلاً یک سال طول بکشد، [امّا در اینجا] در فاصله‌ی کوتاه‌تری بیرون می‌آید. حالا این قسمت آسان‌ترش را عرض میکنم؛ اینکه از سینه‌ی کوه بیاید بیرون، این قسمت مشکل‌ترش است که ذهن ما از آن دورتر است. امّا این قسمت به وجود آمدن کرّه را که به ذهن ما نزدیک‌تر است این جوری میشود فرض کرد که آن عاملی که موجب میشود این کرّه به وجود بیاید در شکم او و بعد رشد کند و بعد مجرای رَحِم آماده بشود برای بیرون آمدن او، باید در ظرف یک سال انجام بگیرد [امّا] عواملی را خدای متعال به وجود می‌آورد که این حادثه در ظرف یک ساعت مثلاً انجام بگیرد یا در ظرف یک روز مثلاً انجام بگیرد؛ این کار میشود. برای چه این قدرت‌نمایی را میکند؟ یعنی این کار فوق طبیعت را با عوامل و علل و فعل‌و انفعالاتی که همراه خودش دارد، خدای متعال چرا انجام میدهد؟ برای خاطر اینکه یک هدف و داعی بزرگی پشت سر این قضیّه هست و آن اعتقاد و ایمان و هدایت جمع کثیری از انسانها است که وابسته‌ی به این حادثه است؛ چون این جور است، بنابراین این را می‌آورند. البتّه این جور معجزه‌ها مال آن زمانها است؛ در زمانهای بعدی، این جور معجزه‌ها کمتر بوده؛ در مواردی اصلاً نبوده، در مواردی هم خیلی کمتر وجود داشته؛ یعنی هرچه به عقب‌تر میرویم، این جور معجزاتِ خلافِ روالِ طبیعی بیشتر میشود، برای اینکه سطح ذهنها و فکرها پایین است، کارایی استدلال کمتر است، میدان استدلال محدودتر است. [چون] بالاخره پیام الهی باید به بشر برسد و بشر باید به هدایت الهی هدایت بشود، چاره‌ای نیست؛ این است که اینها را می‌آورند تا ذهنها و عقلهای بشر را خاضع کند؛ وَالّا میشد خدای متعال یک حالتی در اینها ایجاد کند مثل حالت خواب یا حالت تخدیر، که فکر را بپذیرند؛ [البتّه این] فایده‌ای ندارد، [زیرا] بشر بایستی بفهمد و بپذیرد؛ برای فهمیدن و پذیرفتن او اگر استدلال و برهان کافی نبود چون [سطح] ذهن پایین است طبعاً یک چنین چیزی لازم است.

«7»