آنها برای اینکه جمهوری اسلامی را در افکار دنیا و افکار مردم آمریکا، و اگر بتوانند در افکار عمومی داخل کشور، زیر سؤال ببرند، از زدن انواع تهمتها به جمهوری اسلامی ابا ندارند. جمهوری اسلامی را به عنوان یک جمهوری ضدّ دموکراسی، جمهوری ارتجاعی، جمهوری طرفدار بنیانهای کهنه و منسوخ معرّفی میکنند؛ در حالی که خودشان میدانند که آنچه میگویند، خلاف است. آنها میدانند که آزادی و دموکراسی در جمهوری اسلامی، در تمام کشورهای این منطقه بینظیر است. در هیچیک از کشورهای حاشیهی خلیج فارس و منطقهی خاورمیانه کشوری وجود ندارد، ملّتی وجود ندارد که این جور مزهی آزادی را در کشور خود آن طوری که ملّت ایران بحمداللّه از این نعمت برخوردار است، حس کند و لمس کند. ملّت ایران امروز به معنای حقیقی کلمه، احساس آزادی میکند؛ آزادی از تسلّط ابرقدرتها، آزادی از حکومت استبدادی و خودکامهی طاغوتی. این کشور همان جایی است که در سالهای حکومت طواغیت بر این کشور کسی جرئت نمیکرد یک کلمه حرف در هیچ نقطهای در خیابان، در محلّ کار، حتّی در خانه بر خلاف نظر حکّام بگوید؛ در حالی که آن روز اکثریّت قاطع مردم، بلکه همهی مردم با آن حکّام مخالف بودند؛ همان همه جرئت نمیکردند حرفشان را بزنند. امروز در جمهوری اسلامی اکثریّت، بلکه اکثریّت قاطع نزدیک به همهی آحاد این ملّت، طرفدار نظام جمهوری اسلامی هستند؛ مرتبط و دارای پیوند با جمهوری اسلامی هستند؛ مسئولین جمهوری اسلامی را با همهی وجود دوست میدارند، به آنها عشق میورزند؛ یک اقلّیّت کوچکی، گوشهکناری، از پسماندههای رژیم گذشته یا افرادی که تحت تأثیر دشمنان خارجی هستند، با جمهوری اسلامی مخالفت دارند البتّه این مخالفین هم هستند، وجود هم دارند همین عدّهی کم میتوانند حرف خودشان را بزنند؛ صریحاً آراء خودشان را در روزنامههایشان، در مجلّاتشان، در اعلامیّههایشان اظهار میکنند و ابراز میکنند.