بیانات و مکتوبات سال 1371


یک روایت دیگر، روایت موفّق خوارزمی حنفی است که او هم از نویسندگان سنّی است؛ کتابی دارد در مناقب، او این روایت را نقل میکند که پیغمبر به امیرالمؤمنین فرمود: یا عَلِیُّ اِنّی سَأَلتُ رَبّی فیکَ خَمسَ خِصالٍ فَاَعطانی؛ من از خدای متعال پنج چیز در رابطه‌ی با تو خواستم و خدا هر پنج چیز را به من داده و قبول کرده. اَمّا اَوَّلُها فَسَأَلتُ رَبّی اَن تَنشَقَّ عَنِّی الاَرضَ وَ اَنفَضُّ التُّرابَ عَن رَأسی وَ اَنتَ مَعی»؛ اوّل این است که خواستم که در قیامت وقتی محشور میشوم و از خاک برمیخیزم، تو در کنار من باشی، فَاَعطانی؛ خدا این را قبول کرد و به من داد. اَمَّا الثّانِیةُ فَسَأَلتُ رَبّی اَن یوقِفَنی عِندَ کَفَّةِ المیزانِ وَ اَنتَ مَعی؛ از خدا خواستم هنگامی که اعمال خلایق را در میزان الهی می‌سنجند که اسم این میزان در قرآن آمده است و من آنجا ایستاده‌ام، تو هم در کنار من باشی؛ خدا این را هم قبول کرد و این خواسته را به من عطا کرد. وَ اَمَّا الثّالِثَةُ فَسَأَلتُ اَن یَجعَلَکَ حامِلَ لِوائی وَ هُوَ لِواءُ اللّهِ الاَکبَرُ عَلَیهِ المُفلِحونَ الفائِزونَ بِالجَنَّةِ فَاَعطانی؛ از خدا خواستم که آن لوائی را که بزرگ‌ترین لواء الهی است در قیامت، آن عَلمی که از همه‌ی عَلمهای خدا در قیامت برجسته‌تر است و روی آن نوشته است «آن کسانی که به بهشت میروند؛ روندگان به بهشت»، این پرچم را بسپارد به دست تو، فَاَعطانی؛ این را هم خدا قبول فرمود. معلوم میشود عَلمهایی در قیامت هست که زیر هر عَلمی عدّه‌ای از خلایق جمع میشوند. این عَلم، عَلم «المفلحون الفائزون بالجنّة» است؛ کسانی که به بهشت سرافراز و کامیاب شدند. وَ اَمَّا الرّابِعَةُ فَسَأَلتُ رَبّی اَن تَسقِیَ اُمَّتی مِن حَوضی فَاَعطانی؛ از خدا خواستم که تو ساقی حوض کوثر باشی در قیامت؛ خدا این را قبول کرد. وَ اَمَّا الخامِسَةُ فَسَأَلتُ رَبّی اَن یَجعَلَکَ قائِدَ اُمَّتی اِلَی الجَنَّةِ فَاَعطانی؛ از خدا خواستم که در قیامت، پیشرو امّت من به بهشت، تو باشی؛ تو جلو و امّت من پشت سر تو، به طرف بهشت؛ این را هم خدا قبول کرد. بعد طبق این روایت فرمود: فَالحَمدُ للّهِ الَّذی مَنَّ عَلَیَّ بِذلِک؛5 پیغمبر از اینکه خدا این مقامات معنوی را به علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السّلام) داده است، خدا را سپاسگزاری میکند. واقعاً هیچ مقامی به بلندی این مقام نیست.

«7»