به نظر من گزندهترین حوادث فلسطین این است که این جور واقعیّتها وارونه شده است و بعکس نشان داده میشود. خب، حقیقت قضیّه این است که یک ملّتی را از خانه و زندگی خود آواره کردند و این ملّت حق دارد برگردد خانهی خودش را بگیرد؛ این مبارزه یک مبارزهی عادلانه است. آمریکا این مبارزهی عادلانه را «تروریسم» میگوید [امّا] خباثت صهیونیستها نسبت به مبارزین را «تروریسم» نمیگوید. ببینید چقدر منطق و حقایق در ذهن، در دست و در عمل این کسانی که امروز مدّعی شبانی بشریّتند و مدّعی رهبری دنیا هستند، واژگون شده است؛ ببینید چقدر دورند از حقیقت، چقدر دورند از انسانیّت؛ این سیاست، چقدر غیر انسانی است. صهیونیستها میآیند وارد کشور لبنان میشوند، یک انسان والا و شایستهای را به شهادت میرسانند مرحوم سیّد عبّاس موسوی تنها خود او را هم نمیکشند؛ زن او را، کودک او را میکشند، بدون اینکه در میدان جنگ باشند؛ [بلکه] در اتومبیل دارد در جادّه حرکت میکند؛ آمریکاییها این را محکوم نمیکنند! پس شما طرفدار ظلمید، چرا این را انکار میکنید؟ طرفدار خباثتید، طرفدار تجاوزید، طرفدار ترورید؛ ترور از این بالاتر و از این واضحتر نیست. آن وقت وقتیکه چند جوان فلسطینی که فلسطین مال آنها و خانهی آنها است، بلند شوند بروند با فداکاری، یک حرکتی در فلسطین علیه دولت غاصب انجام بدهند و برگردند، این را میگویند [حرکت] تروریستی، این را میگویند تروریسم. به چه حقّی اسمگذاری وارونه میکنید و خودتان را محق میدانید؟ این را ملّتها باید بفهمند. خود آمریکاییها یعنی خود سردمداران رژیم آمریکا خوب میفهمند دارند چه میکنند؛ ولی من گمان میکنم حتّی ملّت آمریکا هم نمیداند که آمریکاییها امروز چه خباثتی دارند انجام میدهند در سطح عالم. همه جا همین جور است؛ تروریسم دولتی.