علاوهی بر همهی اینها، و شاید بتوانم عرض کنم مهمتر از همهی اینها، متدیّن باشد؛ دیانت. نمایندهی متدیّن است که برای مردم کار میکند، نیّتش را خدا میکند؛ [اگر] مردم فهمیدند، فهمیدند؛ نفهمیدند، نفهمیدند. آن کسی که کارِ نکردهای را بخواهد به رخ مردم بکشد، متدیّن نیست. آن که متدیّن است، کار میکند برای مردم، جان میکند، نفَس میزند؛ در تنظیم قوانین، در حفظ اکثریّت مجلس و حضور در کمیسیونها تلاش میکند؛ ولو کسی هم فهمید، فهمید؛ نفهمید، نفهمید؛ اهمّیّت نمیدهد [چون] میخواهد کار بکند. این فایدهی تدیّن نماینده است. نمایندهی متدیّن و معتقد به انقلاب، معتقد به اصول انقلاب، پابند به اصول انقلاب؛ این هم نکتهی دوّم که این جور نمایندهای را که صادق باشد، دلسوز باشد [انتخاب کنید].