بیانات و مکتوبات سال 1371


ما متأسّفانه هیچ آشنایی‌ای با آثار فکری و فرهنگی شما در طول این ده‌ها سال اخیر نداریم و هیچ کتابی و هیچ شعری از شما به این مناطق منتشر و منعکس نشده؛ در حالی که آثار روسیِ بسیاری در ایران به فارسی ترجمه شده. در حقیقت از شوروی سابق گویا آثار روس‌ها فقط منتقل میشد و آثار جمهوری‌های شما منتقل نمیشد. من داستان دُن آرام را که قضایایش مربوط به قزّاقستان است خوانده بودم. من خیال میکردم شولوخف3 قزّاق است! آن روز در نمایشگاه پرسیدم،4 گفتند نخیر، روس است؛ یعنی میشود فرض کرد که در جمهوری‌های آذربایجان، تاجیکستان، قزّاقستان، قرقیزستان، هیچ مظهر و محصول فرهنگی‌ای که بشود ترجمه بشود و ارائه بشود وجود نداشته؟ ما یقین داریم که زمینه‌های فرهنگی در این کشورها بسیار خوب بوده؛ بسیاری از شخصیّت‌های بزرگ ایرانی ما متعلّق به همین مناطق ترکستان شرقی هستند. رودکی که ایشان اسم آوردند، نظامی گنجوی و دیگران و از این قبیل متعلّق به آن مناطق است و این‌همه آثار بلند فارسی در آن مناطق تولید شده و به وجود آمده. نمیشود باور کرد که این مناطق در این قرنهای اخیر بکلّی خشکیده و استعداد خودش را از دست داده! مجبوریم این حقیقت تلخ را قبول کنیم که سلطه‌ی بیگانگان بر این کشورها نگذاشته که این فرهنگها رشد کند.

«6»