بسماللّهالرّحمنالرّحیم دنبالهی همان آیهی قبلی را معنا میکنم و توضیح میدهم. و قبل از آن، تذکّری را که دوستان در هفتهی گذشته به من دادند، و درست هم هست، عرض کنم. اینجا نوشتهاند چند نفر البتّه نوشتهاند [شما] که گفتید اگر خلأ باشد جسم سقوط نمیکند،1 از لحاظ فیزیکی این جور نیست. منظور من آن حالت بیوزنی بود؛ حالا تعبیر، تعبیر خلأ بود که البتّه حق با اینها است. دنبالهی آن آیهی شریفهای که بحث میکردیم، این است که [وقتی] قرآن مطرح میکند که اگر میتوانید مثل این آیات را و سورهها را بیاورید، نوعی میدانداری و مبارزطلبی و تعجیز یعنی عاجز کردن طرف مقابل [میکند] برای اثبات این حقیقت که قرآن از جانب خدا است و درحقیقت برطرف کردن شبههی آن کسی است که در این مورد در ذهن خود تردیدی دارد؛ قرآن شبههی او را با این بیان برطرف میکند. چون وقتی انسانها جمع شدند و از همهی صاحبان فن کمک خواستند و نتوانستند آیاتی را از این قبیل بسازند و عرضه بکنند، حکایت خواهد کرد از اینکه این سخن، سخن خدایی است و سخن بشری نیست. بعد از آنکه این مطلب را بیان میکند، این جور میفرماید که: فَاِن لَم تَفعَلوا؛ اگر نتوانستید این کار را انجام بدهید، یعنی آیاتی را و کلماتی را از این قبیل خلق کنید و بیاورید، وَ لَن تَفعَلوا؛ و بدانید که نخواهید هم توانست این کار را بکنید کمااینکه تا امروز در این چهارده قرن هیچ کس نتوانسته این جور آیاتی را بیاورد فَاتَّقُوا النّارَ الَّتی وَقودُهَا النّاسُ وَ الحِجارَة؛ پس پرهیز کنید و برحذر باشید از آتشی که وقود آن یعنی آتشگیرهی آن آدمی و سنگ است؛ یعنی، پس برحذر باشید از غضب خدا و از آتش دوزخِ خدا و تسلیم بشوید در مقابل سخن حق و سخن الهی. محصول این جمله این است. درحقیقت، این انذار است؛ ترساندن. من در پایان بحث امروز، راجع به انذار و تبشیر یک بحث کوتاهی را عرض خواهم کرد. خب، حالا همین جمله را یک مقداری توضیح بدهیم.