بیانات و مکتوبات سال 1371


وقود به معنای آتش‌گیره است. آتش، قاعدتاً قائم به یک جسمی است؛ یعنی شما یک جسمی را میسوزانید و شعله‌ی آتش و حرارت آتش بر اثر آن جسم به وجود می‌آید. یا جسمِ غلیظ است، مثلاً مثل هیزم؛ یا جسم رقیق‌تری است، فرض کنید مثل گاز. به هر حال یک جسمی در شرایط خاصّی احتراق پیدا میکند و این احتراق همان آتش است که سوزندگی و روشنایی و اشتعال را با خودش دارد. وقود یعنی همان مادّه‌ای و همان جسمی که مایه‌ی سوزاندن آتش است. بعضی این آتش‌گیره را که ما به همین جسم میگوییم آتش‌گیره اشتباه کردند با آتشزنه؛ یعنی فرض بفرمایید تراشه‌ای یا پوشالی که آن را روشن میکنند تا اجسام دیگر در حول و حوش آن آتش بگیرد. این اشتباه یک اشتباه در فهم مراد قرآن را پشت سر خود دارد که من حالا آن اشتباه را نمیخواهم بگویم، [امّا] شما درستش را بدانید. وقود یعنی ما یتّقد فی النّار؛ آنچه در آتش مشتعل میشود و میسوزد؛ این معنای وقود است. خب، حالا آن آتشی که در قیامت هست، آنچه در آن آتش میسوزد چیست؟ میفرماید که آن جسم آدمی است، وَ الحِجارَة؛ و سنگ است. این اشاره به سوختن جسم آدمی در آتش دوزخ است که آیات بسیاری از قرآن به این معنا تصریح کرده. جسم آدمی در دوزخ میسوزد. تأویل‌بردار هم نیست؛ همین سوختن جسم است که به طور صحیح در آیات قرآن به این مطلب اشاره شده و این مطلب به صورت صریح مطرح شده: کُلَّما نَضِجَت جُلودُهُم بَدَّلناهُم جُلودًا غَیرَها لِیَذوقُوا العَذاب؛2 یعنی وقتی که پوستهای اینها بر اثر آتش میسوزد، ما پوست دیگری به آنها میدهیم تا آتش را، عذاب را، شکنجه را بچشند. یا در دعای کمیل، امیرالمؤمنین (علیه السّلام) میفرماید که: وَ هٰذا ما لا تَقومُ لَهُ السَّماواتُ وَ الاَرض فَکَیفَ بی؛3 آتش دوزخ تو چیزی است که آسمان و زمین طاقت آن را نمی‌آورند، چه برسد به من! یعنی تعبیرات، تعبیرات روشنی است که من یک توضیحی در پایان راجع به این خواهم داد. به هر حال انسان گنهکار، انسان کافر، انسانی که از رحمت خدا محروم شده و برای خود دوزخی فراهم آورده، با اعمال خود در آتش دوزخ میسوزد. اینکه مربوط به انسان است، وَقودُهَا النّاس؛ [وقود آن] آدمی است.

«2»