امروز شما ببینید این دنیای دیوانهی افسارگسیختهی بیاعتنا و ناپایبند به همهی اصول انسانی؛ این دنیای غرب و مانند اینها که واقعاً آنجا یک جنگل مولایی است، همهی ارزشهای انسانی را اینها قاطی کردند، فرو کوفتند، لگدمال کردند، بیاعتنائی میکنند؛ یک واقعیّتی است دیگر. میبینید این قضایای بوسنی و هرزگوین را؛5 نگاه کنید؛ [مثلاً] اینجا قلب اروپا است. آدم اینها را که نگاه میکند، میفهمد که اینها یک مشت لات بودند لاتهای چاقوکشِ عربدهکش با کت شلوار و کراوات و خودشان را آنکادر6 کرده بودند جلوی چشمهای مردم دنیا، حالا که روز امتحان رسید، واقعیّتشان را دارند نشان میدهند؛ کجا این وحشیگریها که الان در قلب اروپا دارد انجام میگیرد، در افغانستان انجام گرفته که آنها آنجا را یک نقطهی دورافتادهی وحشی میدانند؟ در اقصیٰ نقاط تبّت کجا اینطور حوادث اتّفاق میافتد که امروز در سارایوو دارد اتّفاق میافتد؟ میروند خانه به خانه، مرد را میکشند، زن را میکشند، بچه را میکشند؛ وحشیگری زیر پوشش تمدّن و زیر ظاهر آراسته، با کت و شلوار و ریش تراشیده و مرتّب و منظّم؛ در باطن او یک مستِ لاتِ عربدهکشِ هیچچیزنفهم؛ امروز مردم غرب اینجوری هستند؛ این را بدانید که اینها وحوش عالمند. البتّه اروپا همیشه اینجور بوده؛ منافات با علمشان ندارد؛ مثلاً یک لات خوشاستعداد، با یک صفات خوب که البتّه دارند، ما نباید این را منکر باشیم؛ یک صفات خوبی در اینها هست؛ دنبالگیری دارند، ابتکار عمل دارند، خطرپذیری دارند، که اینها را به این نقطهی علمی و تمدّن فعلی رسانده ولی در باطنِ قضیّه از لحاظ جنبهی انسانی و تربیت انسانی، صفر. حالا اگر پسفردا بین آلمان و فرانسه هم جنگ بشود، باز هم همین است؛ هیچ فرقی نمیکند. وقتی که پلیس انگلیس میریزد با ایرلند شمالی برخورد میکند،7 باز هم همین است، هیچ فرقی نمیکند؛ این مردم، اینجوری هستند: نژادپرست، فاشیست، بیاعتنای به هر کسی غیر از خود.