بسماللّهالرّحمنالرّحیم متشکّرم از برادران گزارشگر و انتقادگر؛ اگرچه امروز برادر دوّممان هم درحقیقت گزارشگر بودند؛ نوشتههایشان، در کتابهایشان؛ به عنوان تفسیر قرآن گزارش مضاعفی امروز داشتیم و مطالب گوناگون و متفرّقهای را شنیدیم. انشاءاللّه که همهی شما موفّق باشید. امروز را من گذاشتهام برای پاسخ دادن به بعضی از سؤالات؛ چون بنای ما هم بر همین بوده و سؤالات زیادی هم شده. افسوس که وقت ما کم است وَالّا سؤالاتی که میشود بسیار سؤالات خوبی است و گاهی مطالعهی این سؤالات شما من را خوشحال میکند؛ چون میبینم که سؤال از روی دقّت طرح شده و حاکی از یک تیزنگری در حرفی است که در درس گفته شده. و من عرض بکنم این را که طرح سؤال دو فایده دارد: فایدهی اوّل این است که بنده را که میخواهم برای شما بحثی مطرح کنم، در فضای واقعی جلسه قرار میدهد؛ صِرف اینکه در مقابل هم نشستیم کافی نیست برای اینکه بنده در فضای ذهنی این جمع شما قرار بگیرم؛ همان حرف معروف «تا مرد سخن نگفته باشد»1؛ آدم نمیداند که چه خبر است و در ذهن شما چه میگذرد در حالی که اگر بدانیم این را، در تنظیم مطالب و ارائهی مطالب اثر خواهد گذاشت.