بیانات و مکتوبات سال 1371


بعد که این اقدام را مردم کردند، خطرپذیری را کردند، خود این ورود در صحنه‌ی اقدام، یک روشن‌بینی ویژه‌ای به آن انسانی که در صحنه هست میدهد؛ آدمِ در صحنه چیزهایی را میبیند که آدمِ بیرون صحنه از دیدن آنها عاجز است. یعنی همین جوان معمولی که یا کاسب است یا کارگر است یا دانشجو است یا آدم معمولی در کوچه و خیابان که روشنفکر هم نیست، جزو آن قشر مخصوص نیست، وقتی که می‌افتد در میدان اقدام و حرکتها و اعلامیّه که یک روز اعلامیّه میدادند، پخش میکردند، کتک میزدند، کتک میخوردند، تا آن حرکات کذایی انقلاب یک روشن‌بینی‌هایی خود این پیدا میکند که این روشن‌بینی با آن روشن‌بینیِ آن روشنفکر تفاوت عمده‌ای دارد. روشن‌بینیِ این چیست؟ به آن میگوییم روشن‌بینی گستاخانه، روشن‌بینی همراه با تهاجم؛ همین چیزی که در مردم ما دیدید. شما وقتی نگاه میکنید همان طور که اوّل عرض کردم می‌بینید که مفاهیم روشنفکری امروز، در توده‌ی مردم به شکل خیلی واضحی تقریباً عمومیّت پیدا کرده، یعنی هر کسی به انقلاب نزدیک‌تر است، این روشن‌بینی را دارد. بله، کسانی هم هستند ندارند که آنهایی هستند که از صحنه‌ی انقلاب دورند؛ الان هم ما داریم؛ کسانی که با انقلاب و با مظاهر انقلاب و با مانند اینها هیچ سر و کاری ندارند؛ اینها به همین نسبت هم دورند از این روشن‌بینی‌ها. این روشن‌بینیِ گستاخانه است.

«17»