خدای متعال در قرآن برای انسانهای خوب، برای انسانهای مؤمن یک مثالی زده: وَضَرَبَ اللّهُ مَثَلًا لِلَّذینَ ءامَنوا؛ برای کسانی که ایمان آوردند خدا مَثلی زده، نمونهای آورده؛ چه کسی را؟ اِمرَاَتَ فِرعَون.18 البتّه این هم جالب است که یک زن را [مثال زده]؛ این همه مردان مؤمن در تاریخ بودهاند؛ یک زن! شاید علّتش این باشد که تأثیر و فشار محیط روی آن خانمی که در این خانه هست که زن او است و مورد اعتماد او است، بیش از یک مردی است که حالا ممکن است بیرون برود، خارج برود؛ آن وقتها هم خب زنها در محیط محصوری بودند. لذا شجاعت این زن استثنائیتر از شجاعت هر مرد دیگری است؛ در آن چنان محیطی این خانم بوده، در عین حال ناگهان میبینید که بمجرّد اینکه آن شائبهی هدایت به چشم او میآید و آن بارقهی هدایت را میبیند، بلافاصله ارادهی او فائق میشود؛ بعد هم با آن عقوبت سخت او را میکُشند، در عین حال از ایمانش برنمیگردد. پس بنابراین من این جوری میگویم که همهی این عواملی که شما میگویید مؤثّر است، [مثل] همان وسوسهی نفسانی که شما گفتید مؤثّر است وسوسهی نفْس خیلیها را گمراه کرده امّا ارادهی انسان بر آنها میتواند فائق بیاید؛ آن اراده و اختیار. قدرت انتخابی که خدا به انسان داده، بر همهی اینها میتواند فائق بیاید امّا شرطش این است که انسان این اراده را به کار بگیرد.