بیانات و مکتوبات سال 1371


یک مطلب دیگر هم عرض کنم؛ این تکاملی که ما عرض میکنیم، این تکامل به چه معنا است؟ یعنی چه انسان کامل بشود؟ آیا انسان وقتی با اختراعات و دانشها و پیشرفتهای علمی گوناگون مجهّز شد، کامل است؟ آیا یک ملّت وقتی ثروتمند شد، کامل است؟ آیا وقتی زندگی مردم با کامپیوتر و موشکهای فضائی و ارتباطات از راه دور مجهّز شد، این بشر را، این ملّت را، میشود گفت کامل؟ نه؛ کمال در منطق ادیان الهی و در دید انسانهای فرزانه، اینها نیست. آنچه امروز شما مشاهده میکنید که کشورهای پیشرفته‌ی عالم از آن برخوردارند، مایه‌ی قدرت آنها است امّا لزوماً مایه‌ی کمال آنها نیست. درست است؛ پول، قدرت می‌آورد؛ سلاح، قدرت می‌آورد؛ اختراعات و دانش و تکنولوژی و پیشرفت علمی برای یک ملّت قدرت می‌آورد امّا هر قدرتمندی کامل نیست. شما بارها دیده‌اید، اگر یک انسان فرزانه‌ی عاقلِ عالِمِ باتقوای پرهیزکاری را در مقابل یک دزدِ سبیل‌ازبناگوش‌دررفته‌ی گردن‌کلفتِ قلدری بگذارید، این مرد دانشمندِ عالِمِ پرهیزکار، جسماً از او ضعیف‌تر است او قوی‌تر است امّا قوّت و زور به معنای کامل بودن نیست. غلط است اگر کسی خیال کند که ما باید تلاش کنیم تا به آنجایی برسیم که مثلاً امروز ملّتهای غربی رسیده‌اند. البتّه علم آنها را ما باید به دست بیاوریم. این علم، اگر دست یک ملّت سالم و کامل باشد، مایه‌ی خیر و برکت است؛ آن سلاح، اگر در اختیار یک ملّت عاقل و کامل باشد، بی‌خطر است؛ آن انرژی اتمی اگر در اختیار فرزانگان عالِم و انسانهای سالم عالِم باشد، مایه‌ی رشد انسانها است. امّا اتم در دست یک ملّتی که از کمال برخوردار نیست، تهدیدکننده‌ی همه‌ی عالم حیات بشری است. موشکهای قارّه‌پیما و کلاهکهای اتمی و زرّادخانه‌های پیشرفته و تکنولوژی فضائی و ارتباطات شگفت‌آور، وقتی در اختیار قدرتهایی مثل قدرتهای امروزِ مستکبر دنیا است، نتیجه‌اش چه میشود؟ نتیجه‌اش همین ظلمی میشود که امروز آمریکا یا قدرتهای دیگر، و دیروز شوروی سابق، نسبت به ده‌ها ملّت و میلیون‌ها انسان انجام دادند. وقتی سلاح و قدرت، پول و سیاست، مطبوعات و تبلیغات، در اختیار قدرتهای تربیت‌نشده‌ی عالم است، نتیجه این میشود که آمریکا از آن طرف دنیا می‌آید ناوگان خود را در خلیج فارس مستقر میکند، کشوری را بمباران میکند، کشورهایی را تهدید میکند، خلیج فارس را از حالت سالمِ زیستی خارج میکند، دنیا و آخرت مردم را تهدید میکند؛ چرا؟ میگوید من میخواهم منافع خودم را در این نقطه‌ی عالم تأمین کنم؛ یعنی همان حالتی که یک انسان استثمارگر و ظالم نسبت به زیردست‌های خود دارد.

«8»