حالا چرا؟ علّت چیست که با اسلام مخالفند؟ این قضیّه، یک بار دیگر هم در یک برههی تاریخی دیگر اتّفاق افتاده است، و آن در یک قرن قبل یا مقداری بیشتر نسبت به امپراتوری قبلی انگلیس بود. انگلیسها آن روز در همهی دنیا دست و پای خودشان را باز کرده بودند؛ هر جایی که از اسلام خبری بود، نسبت به آنجا حسّاستر بودند. من در بیست سی سال قبل که در باب مسائل شبهقارّهی هند مطالعه میکردم و مینوشتم،9 آنجا دیدم که در میان گروههایی که در هندوستان استقلالطلب بودند، علیه انگلیسها مبارزه میکردند که بین آنها، هم مسلمان بود، هم هندو بود، هم سیک بود انگلیسها نسبت به مسلمانها یک حسّاسیّت خاصّی داشتند؛ با هندوها کنار میآمدند، با سیکها کنار میآمدند [امّا] با مسلمانها کنار نمیآمدند؛ اوّل به سراغ مسلمانها میرفتند، میخواستند آنها را سرکوب کنند. و یک لُرد انگلیسی10 در همان وقت گفته بود که ما وقتی به تجربههای زمان خودمان نگاه میکنیم، احساس میکنیم که اسلام ذاتاً با ما دشمن است. انگلیسها آن روز به این نتیجه رسیده بودند و بر این اساس عمل میکردند؛ در افغانستان همین کار را کردند؛ در هند همین کار را کردند؛ در ایران همین کار را کردند.