بیانات و مکتوبات سال 1371


[اخبار] قضایای مشهد را من دیدم. متأسّفانه در بعضی از مطبوعات و اینها تحلیلهای نادرستی کردند؛ مردم را متّهم کردند! من باید از مردم مشهد عذرخواهی بکنم به‌خاطر بعضی از تحلیلهایی که شد؛ مردمی که مثل همه‌ی مردم کشور ما این‌جور در راه انقلاب، در راه اهداف انقلاب فداکاری کردند، چطور کسی دلش می‌آید یک چیزی بنویسد یا بگوید که این مردم پاک و شریف را متّهم بکنند. نه آقا! قضیّه کاملاً روشن است؛ ضدّانقلاب وارد ماجرا میشود، منتها از زمینه‌های فاسد، از مردابهای گندیده استفاده میکند؛ این اراذل و اوباشی که گفته شد، بعضی تعجّب نکنند، چنین چیزی وجود دارد. یک قشر رذلِ اوباشِ چاقوکشی که یک اقلّیّت معدودی هم هستند مفت‌خورها و لاشخورهای جامعه که دستگاه‌های انتظامی باید با اینها البتّه برخورد کنند و مثل علف‌هرزه‌ها باید اینها را بکَنند و درو کنند و دور بیندازند که پس‌مانده‌ی استکبار میرود به سراغ آنها و آنها را با یک لقمه‌ای تطمیع میکند و [آنها] را با یک غارت، با یک حرکت زشت آشوبگرانه‌ای هدایت میکند که اینجا برو، این کار را بکن، آن کار را بکن، سازمان تبلیغات را بزن، [فلان کار را] بکن؛ اینها هستند. هدایت به‌وسیله‌ی ضدّانقلابِ معدود، مخفی، نقاب‌دار، پشت گروه‌های رذل و اوباش پنهان‌شده، و کار به دست این‌جور افراد [است]. البتّه ممکن است بهانه‌اش را یک روز در برخورد با شهرداری پیدا کنند، یک روز در راه‌بندانِ فلان خیابان پیدا کنند، یک روز در یک چیز بیخودی پیدا کنند، یک روز یک بهانه به وجود بیاورند، یک بهانه ایجاد کنند؛ وقتی بخواهند یک کاری را بکنند، میکنند.

«15»