و امّا در باب وظایف نمایندگی. آنجوری که بنده از مجموع قانون اساسی و مفاهیم و معارفی که در انقلاب ما هست و همهی چیزهایی که ما را در این باب کمک میکند فهمیدم، وظیفهی اصلی در نمایندگی، قانونگذاری است. البتّه نظارت بر اجرا و از این قبیل چیزها هم هست آنها هم بسیار مهم است امّا آن چیزی که رکن ادارهی کشور است، عبارت است از وضع قوانین. و اینکه گذارندگان قانون از همهی گوشهوکنار کشور انتخاب میشوند، بهخاطر این است که مصالح همهی کشور در قانون متجلّی بشود؛ یعنی شأن نماینده این است که قانونی را بگذراند که این قانون بتواند کشور را که دارای مناطق فقیر و مناطق دوردست و مناطقِ با اقتضائات گوناگون است، اداره کند. و همگان از همهی اوضاع مطّلع هستند. معنای اینکه نماینده باید به فکر حوزهی انتخابیّهی خود باشد، این است؛ والّا اینکه ما فرض کنیم نماینده وظیفه دارد که بیاید بِایستد آنجا و بهعنوان وظیفهی نمایندگی مشکلات حوزهی انتخابیّه را بیان کند؛ نه؛ وظیفهی نمایندگی این نیست.