بیانات و مکتوبات سال 1371


برادران و خواهران عزیز! در این کار باید با صمیمیّت و اخلاص وارد شد. آن حرفی که بنده از قبل از شروع انتخابات تا حالا همواره در باب مجلس داشته‌ام، این است: باید مخلصانه و صمیمانه کار کرد؛ و همین است که مؤثّر می‌افتد و مردم می‌پسندند و به آن دل میدهند. خطا است اگر کسی خیال کند که یک نماینده‌ای بیاید در تریبون بازِ مجلس بِایستد و بدون توجّه به اقتضائات مالی و بودجه‌ای و بدون توجّه به اولویّتها و بدون توجّه به برنامه‌هایی که خود مجلس قاعدتاً آن برنامه‌ها را بایستی تصویب بکند، ناگهان یک سنگی بیندازد که بیایید این کار را برای حوزه‌ی انتخابیّه‌ی من بکنید؛ قصدش هم این باشد که به مردم آنجا بگوید که ببینید من دارم برای شما کار میکنم [و فکر کند] در جلب محبّت مردم اثر خواهد کرد؛ و دیده‌اید که [اثر] نکرده. آن چیزی که میتواند دل مردم را به طرف ما جلب کند اگر جلب دل مردم لازم باشد که البتّه لازم هم هست اخلاص للّه است؛ این راز قضیّه و یکی از حِکَم قرآنی است؛ این خودش حکمت است. «مَن اَصلَحَ فیما بَینَهُ وَ بَینَ اللّهِ اَصلَحَ اللّهُ فیما بَینَهُ وَ بَینَ النّاس»؛6 یعنی من و شما اگر میانه‌ی خودمان را با خدا درست کنیم، خدا میانه‌ی ما را با مردم درست خواهد کرد؛ راه دیگری وجود ندارد؛ حکمت یعنی این. [این] حقیقتی است فراتر از محاسبات مادّی و حقیر، که ما فکر کنیم که ما مخلصانه به این لایحه رأی بدهیم یا مخلصانه رأی ندهیم، یا مخلصانه این حرف را بگوییم یا مخلصانه از گفتن این حرف استنکاف کنیم، یا این امضا را بکنیم یا این امضا را نکنیم، چه ربطی دارد به اینکه مردم به ما علاقه‌مند بشوند؟ بله، طبق محاسبات مادّی و ظاهری، گاهی اینها به هم هیچ ارتباطی هم ندارد امّا ماورای این محاسباتِ بسیار حقیر و کوته‌بینانه‌ی مادّی ما، در عالم وجود یک محاسبات حقیقی‌ای وجود دارد که آن محاسباتِ حکمت‌آمیز الهی است. خدا این‌جوری قرار داده که اگر شما برای خدا کار کردید و در راه خدا قدم برداشتید، خدا مشکل شما را با مردم حل خواهد کرد؛ راه این است. یعنی اگر انسان حتّی قصد جلب نفوس را هم داشته باشد، راهش این است که با صمیمیّت عمل کند. امّا ما باید قصدمان از این هم بالاتر باشد؛ ما باید تکلیفمان را انجام بدهیم؛ امام این را به ما یاد داد و برای این ملّت، این درس را مکرّر تکرار کرد.

«9»