دیدگاه دوّم این است که ما به نمایندگی مردم در مجلس شورای اسلامی بهعنوان یک مسئولیّت و یک اداء وظیفه و یک صحنهی کارآمدی برای خدمت نگاه کنیم؛ اگر شوقی هم هست برای نماینده شدن، به این خاطر باشد؛ اگر تلاشی هم هست در راه معرّفی خود و بیان مطالب در باب خود و تلاش برای رسیدن به این میدان، برای این مقصود باشد؛ مثل آن بسیجیِ سر از پا نشناختهای که وقتی میآمد تا پایگاه او را اعزام بکند و آنها میگفتند اعزامت نمیکنیم، روبرمیگرداند؛ وَ اَعیُنُهُم تَفیضُ مِنَ الدَّمع؛3 درست مثل همان چیزی که در صدر اسلام بود؛ با دل شکسته برمیگشت که او را به جبهه نبردند؛ تلاش میکرد تا برود و در میدان مجاهدت کند. این هم یک دیدگاه است برای مجلس شورای اسلامی که کسی تلاش کند تا بیاید به اسلام خدمت کند، به مردم خدمت کند، استعداد خود را در اینجا در معرض آزمایش الهی و مردمی قرار بدهد. بنا بر این است که ما دیدگاه دوّم را در مورد برادران و خواهران نماینده در نظام اسلامی، دیدگاه حاکم یا لااقل دیدگاه غالب بدانیم.