بیانات و مکتوبات سال 1371


در سال ۶۳ یا ۶۴ بود؛ در این منطقه‌ی حاجی عمران یا آن منطقه‌ی دیگر شمال غرب، یکی دیگر از مناطق جنگی، که ظاهراً این لشکر فجر بود، که سه روز بچّه‌ها آنجا ماندند در محاصره و تشنگی و گرسنگی که یک حماسه‌ای واقعاً درست کردند و خیلی کار عظیمی کرده بودند. من بعد فرمانده تیپ14 آنها را در همان سال خواستم، معرّفی کردند به من که این، آن شخص بوده. خب، اگر کسی همان حادثه را بنویسد [جا دارد]. من دیدم بعضی از این کتابها بسیار هنرمندانه است؛ یعنی یک ساعت را تشریح کرده‌اند؛ آن خصوصیّات یک ساعت را، آن احساساتی را که هست، درست تشریح شده است، آن فضای احساسی و عاطفی، همه و همه جمع شده در این کتاب و در این نوشته؛ هرچه در آن فضا بوده جمع شده؛ خیلی بااهمّیّت است، خیلی باعظمت است؛ خب، اینها نوشته بشود. بنابراین گسترش در شهرستانها هم یک نکته است.

«8»