البتّه همهی شما خوبید؛ یعنی اینکه من میگویم، تعارف هم نیست؛ این حقیقت قضیّه است. همه یک چشمهی جوشانی را دارند نشان میدهند؛ البتّه بعضی پختهتر، کارآمدتر و بااستعدادترند، بعضی به آن برجستگی نیستند. از این قاعده الان باید استفاده کرد؛ برای اینکه بنای نویسندگی اسلامی و این جَست جدید آن جَستی که من گفتم، همین است؛ یعنی آن درخت، درخت کهنه و پوسیده و کرمخورده است؛ آن ساقطشدنی است که دارد بر بدنهی نهال فرهنگی کشور میزند، همین است که شماها دارید آن را به وجود میآورید؛ این را باید دنبال کرد. البتّه خوراک اوّل، یعنی دستمایهی اوّل، جنگ [است] امّا به جنگ منحصر نمیشود؛ خیلی مسائل دیگر هم داریم. خب، اذان شد وَالّا دلمان میخواست باز هم خدمت آقایان بنشینیم و از شماها استفاده کنیم. یک هدیهی ناچیزی است که بهعنوان حقّالتّألیف میخواهیم خدمت آقایان اهدا کنیم.