جهت دوّم از آن دو جهتی که عرض کردم، عبرتهای عاشور است؛ غیر از درس. عاشورا یک صحنهی عبرت است؛ باید انسان در این صحنه نگاه کند تا عبرت بگیرد؛ یعنی چه عبرت بگیرد؟ یعنی خود را با آن وضعیّت مقایسه کند، بفهمد در چه حالی است، در چه وضعیّتی است، چه چیزی او را تهدید میکند، چه چیزی برای او لازم است؛ این را میگویند عبرت. یعنی شما اگر از جادّهای عبور کردید، یک اتومبیلی را دیدید که واژگون شده یا تصادف کرده و آسیب دیده، مچاله شده، سرنشینانش نابود شدند، میایستید، نگاه میکنید، برای اینکه عبرت بگیرید؛ معلوم بشود که چهجور سرعتی، چهجور حرکتی، چهجور رانندگیای به این وضعیّت منتهی میشود؛ این هم نوع دیگری درس است امّا درس از راه عبرتگیری؛ این را یکقدری بررسی کنیم.