با توجّه به این چیزها و آنچه گذشته بر ما در طول این چند ده سال اخیر بخصوص، یا بلکه بشود گفت در این ۱۵۰ سال، ۲۰۰ سال اخیر که فرهنگ غربی راه باز کرده در داخل کشور ما، ما باید خیلی تلاش میکردیم در این زمینه، خیلی باید کار میکردیم، خیلی باید آن حقایق فرهنگی اسلام را تبیین میکردیم؛ این کارها متأسّفانه نشده. هر وقتی هم که کسانی خواستند سر بلند کنند و یک گوشهای یک حرکتی را در این زمینه درست کنند، انواع و اقسام فشارها و هو و جنجالها روی سر اینها ریخته و مانع شده از اینکه اینها کارشان را بتوانند انجام بدهند. الان هم بچّهمسلمانهای ما واقعاً در داخل جامعهی فرهنگی ما غریبند؛ آن که را میخواهد فیلم بسازد با معیارهای اسلامی و با ارزشهای اسلامی، آن که را میخواهد کتاب بنویسد با معیارها و ارزشهای اسلامی، حتّی حاضر نیستند در محدودهی روشنفکری جامعه راهش بدهند؛ توجّه میکنید؟ اصلاً حاضر نیستند قبول کنند که این هم یک روشنفکری است؛ حاضر نیستند و تحمّل نمیکنند؛ این همان فشار فرهنگ مسلّط غربی است که متأسّفانه در کشور ما هم هنوز هست، در جامعهی ما هنوز فعّال و سرپا است؛ بلکه جنبهی تهاجمی دارد. از اوّل انقلاب شما ملاحظه بفرمایید ما هنوز یک کتاب درست و حسابی، یک فیلم درست و حسابی، هنری، در سرگذشت این انقلاب نداریم. الان کارهایی که در تلویزیون دارند میکنند در زمینهی مسائل انقلاب، شما ببینید چقدر اینها، ابتدائی و کم و دارای کسری و مانند اینها است؛ خب این بهخاطر این است که این سیزدهساله روی این زمینه هیچ کار نشده؛ یعنی ما بهعنوان افرادی که برای انقلاب بهاصطلاح میخواهیم دل بسوزانیم، نکردیم این کار را که یک مشت آدم درست و حسابی را بنشانیم دور هم، بگوییم آقا شما بیایید یک فیلم بسازید، سرگذشت انقلاب را برای ما بیان کنید؛ نیست، وجود ندارد. آدم کارهای تکّهپارهی خیلی کوچک ناقص و غالباً هم دچار بهاصطلاح کمبودها و کجفهمیها و اینها را میبیند گوشهوکنار و در دست و بال این مراکز رسمی؛ امّا خیلی خیلی کم. بله یک وقتی جوانهایی پیدا میشوند یک گوشهای مثل همین کارهای هنری و بهاصطلاح سینمایی و مانند اینها که انجام میگیرد که غالباً این هم مورد تهاجم سردمدارهای رسمی، آن مسئولین رسمی فرهنگ کشور هستند. با اینکه بچّهمسلمانهای ما بسیار بااستعدادند …...