و مهمترین وظیفهای که وجود دارد در صراط امر به معروف و نهی از منکر، این است که آن نیروهای مؤمن و آمر به معروف و ناهی از منکر و آنهایی که انگیزه دارند، در نظام اسلامی بایستی در صحنه باشند؛ همهجا باید حضور داشته باشند. حزباللّهی بودن یعنی آمادهی به کار برای انجام تکلیف الهی بودن یک ارزش انقلابی است. همهجا آن کسی که دارای روحیهی حزباللّهی است بر آن کسی که دارای روحیهی حزب اللّهی نیست، در نظام اسلامی ترجیح دارد؛ یک مدیر حزباللّهی، یک استاد حزباللّهی، یک صاحبمنصب حزباللّهی در نظام جمهوری اسلامی، یک فرمانده حزباللّهی، یک هنرمند حزباللّهی، یک نویسندهی حزباللّهی. نبادا گمان بشود که معنای حزباللّهی یک جوان پُرسروصدا و پُرهیاهویی است که نه سواد درستی دارد، نه معلومات درستی؛ اینجور نیست. در میان متخصّصین ما، در میان برگزیدگان ما، در میان مدیران ما، در میان علما و اساتید ما، انسانهای حزباللّهی زیادند. مفهوم حزباللّهی را غلط تصوّر نکنیم در ذهن خودمان. و در محیطهای مختلف حضور عناصر حزباللّهی، باید حضور برجستهای باشد و دستگاههای اجرائی اعمّ از دستگاههای قضائی یا دستگاههای دولتی باید بهطور عملی این ارزش را در مأموران و کارگزاران خودشان مورد توجّه قرار بدهند. یک دستگاه اداری سالم میتواند کارایی بیشتری داشته باشد؛ چه زمانی میتواند دستگاه اداری سالمی برای ما وجود داشته باشد؟ آن وقتی که عناصر مؤمن، عناصر خالص، عناصری که به معنای حقیقی کلمه حزباللّهی هستند، در آن مؤثّر باشند؛ مدیران خوب، مسئولین خوب، متخصّصین خوب بر سر کار باشند. اینجور نباشد که ما همان بحثهای سالهای پیش را [مطرح کنیم]. بنده یادم هست چه کسانی این بحثها را آن روزها تعقیب میکردند [و میگفتند] که تفکیک کنیم بین عناصر مؤمن و متخصّص؛ آیا مؤمنین سر کار باشند یا متخصّصین؟ کانّه بین مؤمن و متخصّص یک تضادّ طبیعی وجود دارد! این چه حرفی است؟ عناصر مؤمن با گذشت سیزده سال از انقلاب بحمداللّه در همهی سطوح فراوانند؛ در سطوح تصمیمگیری، در سطوح مدیریّت بالای جامعه، در سطوح مسئولان نظامی از سپاه و ارتش و بسیج؛ آحاد مردم هم که معلوم است.