در برخوردهایتان با دیگران، رعایت اسلام را بکنید؛ رعایت هیچ چیز دیگر را مقدّم بر این نکنید؛ [اگر] با اسلام منافات نداشت، رعایت چیزهای دیگر عیب ندارد، رعایت کنید. هرچه دیدید منافات دارد، ولو روابط [رعایت نکنید]؛ بالاتر از این که نیست. اگر من این جلسه را که در آن مشروب سرو میشود، نروم، روابط به هم خواهد خورد؛ عیب ندارد. من عرض میکنم روابط به هم بخورد، نروید؛ بگویید [چون] مشروب در این مجلس داده میشود، من نمی‌آیم. اگر با این خانم که نخست‌وزیر است، دست ندهم، بر روابط اثر میگذارد؛ عیب ندارد؛ من عرض میکنم به شما اشکال ندارد؛ دست ندهید، بگذارید بر روابط اثر بگذارد. البتّه به‌عنوان یک آدمی که تجربه‌ی ده دوازده ساله در این کار دارم، عرض میکنم بر روابط، اثر خوب خواهد گذاشت. جنبش غیرمتعهّدها در دهلی‌نو بود خیال میکنم مال ظاهراً نخست‌وزیرها یا سران بود، یادم نیست، سال ۵۹ از اینجا هم مرحوم رجائی، یکی دو نفر از برادرها را فرستاده بود آنجا؛ خانم گاندی مهمانی داده بود و دعوت کرده بود از این مهمانها و عبور میکرد و به همه‌ی آنها دست میداد من هم البتّه دهلی بودم، شرکت نکردم؛ یک نفر دیگر را از ایران فرستاده بودند برای شرکت در این قضیّه رسیده بود خانم گاندی به این برادر مسلمان، دستش را هم دراز کرده بود خانم گاندی هم فرق داشت با این اکینو23 و امثال او؛ شخصیّتی بود برای خودش این برادرمان دستش را گرفته بود و همین‌طور فارسی گفته بود خیلی ببخشید؛ او فهمیده بود یک اشکال فنّی اینجا وجود دارد و [قضیّه] تمام شد؛ بعد من با آن خانم ملاقات کردم؛ وقت ملاقاتی برای من گذاشته بودند، رفتم دیدنشان؛ من وارد اتاقش که شدم، دیدم از قبل از ورود من آمده دم درِ اتاق ایستاده، دستهایش را هم این‌جوری [جمع] کرده، منتظر است که من بروم داخل. البتّه آن آقا هم با من آمد و در آن ملاقات بود؛ [مسئله ] این‌جوری است.

«24»