از جملهی روشهایی که اینها به کار زدند، این است که در مجامع جهانی من این را واقعاً وقتیکه احساس میکنم، از آن دردهای خاموش است؛ انسان دوست میدارد این چیزها را همهی مردم بوضوح بفهمند وقتیکه فیلم ایران یا آثار و فراوردههای هنری ایران مطرح میشود، آن را که نشانی از همین روحیّات انقلابی در آن باشد، مورد بیاعتنائی قرار میدهند. این مجمع جهانی بظاهر یک مجمع غیر سیاسی است امّا باطن قضیّه اینجور نیست. شما دیدید مجامع جهانی چه میکنند؛ دیدید شورای امنیّت و سازمان ملل با بوسنی و هرزگوین چه کردند؛12 دیدید سازمان ایکائو13 در قضیّهی هواپیمای ما که آمریکا آن را ساقط کرد،14 چه کرد.15 آمریکاییها خودشان همین اواخر گزارش دادند و گفتند ارتش آمریکا همکاری کرد که گزارش ایکائو را تهیّه کردند! خب ایکائو یک سازمان بیطرف بینالمللی است. اگر آن روز ما میگفتیم ایکائو این گزارش را مغرضانه به وجود آورده، یک عدّه میگفتند: آقا! شما دیگر خیلی بدبینید، شما هم دیگر شورَش را درآوردید؛ ایکائو یک سازمان بیطرف است، چه کار به آمریکا و شما دارد؟ بفرمایید. حالا سه چهار سال گذشته، خود آمریکاییها اعتراف کردند و گفتند گزارش سازمان ایکائو را ارتشیهای آمریکا نشستند و تنظیم کردند، او هم پخش کرد! خلاصهی گزارش هم این بود که نخیر، آمریکا در انداختن ایرباس ایرانی مقصّر نیست! بله، مجامع جهانی اینجور هستند. عفو بینالملل، اسمش عفو بینالملل است؛ علیالظّاهر هم مثلاً هیچ انگیزهی سیاسیای یا ضدّیّتی با فلان و فلان ندارد؛ حالا عفو بینالملل خفهخون گرفته؛ در بوسنی و هرزگوین چندین هزار مسلمان را دارند میکشند و مثل برگ خزان میریزند روی زمین، اصلاً پیدایَش نیست. یک جاسوسِ خبیثِ خبرچینِ بدجنسی را ما گرفتیم16 و بردیم دادگاه و مجازات اعدام را که بسیار کمتر و کوچکتر از جنایات او به این ملّت است، به او دادیم، این عفو بینالملل، دنیا را روی سرش میگذارد که در ایران چنین کردند و چنان کردند؛ خب، اینها بیطرفند؟ اینها غیر سیاسیاند؟ عین همین قضیّه در این مجامع جهانی است که با فیلم ما، با نمایشنامههای ما، با کارهای کودک ما و مانند اینها مواجه هستند؛ چطور کسی میتواند چشمش را روی هم بگذارد و بگوید اینها غیر سیاسیاند؟ چرا در همهی این چیزهایی که اینها جایزه دادند، یک دانه اثر انقلابی وجود ندارد؟ ما فیلم انقلابی نداریم؟ ما شعر انقلابی نداریم؟ ما نمایشنامهی انقلابی نداریم؟ اینهمه فراوردهی انقلابی این جوانهای ما درست کردند؛ اینها ارزش هنری ندارند؟ بنده احتمال میدهم اگر رویشان بشود، جایزهی نوبل را هم حاضرند بدهند به یکی از همین عناصر ضدّاسلامی و ضدّانقلابی که جنبهی فرهنگی داشته باشد، برای اینکه بزرگشان کنند در دنیا، برای اینکه منزوی کنند عناصر انقلابی را؛ این تهاجم فرهنگی نیست؟ خب، تهاجم فرهنگی مثل خود کار فرهنگی، یک کار آرامی است، یک کار بی سر و صدایی است.