[این] جلسه، یک جلسهی فرهنگی است؛ مسئولین و کارکنان بخشهای مختلف فرهنگی کشور، از مطبوعات و صدا و سیما و آموزش و پرورش و مؤسسّات هنری و فرهنگی و تبلیغی جمهوری اسلامی، در اینجا حضور دارید. این فرصت را من مغتنم میشمارم برای یک بحث کوتاهی در زمینهی مسائل فرهنگی کشور؛ و اولیٰ از همهی این مسائل، همین مسئلهی حادّ جاری نظام ما در سه چهار سال اخیر از بعد از جنگ تا امروز یعنی شروع جبههی فرهنگی دشمن و تهاجم نوبهنو و سازمانیافته از سوی دشمن در جبههی فرهنگ. اوّلاً این نکته را عرض کنیم که تهاجم فرهنگی، با تبادل فرهنگی متفاوت است. تبادل فرهنگی لازم است؛ هیچ ملّتی بینیاز نیست از اینکه از ملّتهای دیگر در همهی زمینهها از جمله در زمینهی مسائل فرهنگی بیاموزد؛ یعنی آن مجموعهی مسائلی که به آنها نام «فرهنگ» داده میشود. همیشهی تاریخ هم همین بوده است؛ ملّتها در رفتوآمدهایشان، آداب زندگی را، خُلقیّات را، علم را، لباس پوشیدن را، آداب معاشرت را، زبان را، معارف را، دین را از یکدیگر فراگرفتهاند؛ این مهمترین تبادلهای ملّتها با هم بوده و از تبادل اقتصادی و کالا مهمتر بوده است. بسیار اتّفاق افتاده که این تبادل فرهنگی به تغییر مذهب یک کشور انجامیده است؛ مثلاً در شرق آسیا، یعنی در منطقهی شرقی منطقهی اسلامی، بیشترین چیزی که اسلام را به این کشورها برد به کشور اندونزی، به کشور مالزی، حتّی به قسمتهای مهمّی از شبهقارّه حتّی دعوت مبلّغین نبود [بلکه] رفتوآمد آحاد ملّت ایران بود؛ تجّار ایرانی، سیّاحان ایرانی راه افتادند، رفتند، آمدند؛ در سایهی این رفتوآمدها شما میبینید یک ملّت بزرگی که امروز شاید بزرگترین ملّت اسلامی در آسیا است، یعنی اندونزی، مسلمان شدند. این اسلام را، نه مبلّغین دینی برای آنها اوّلبار بردند، نه شمشیر و جنگ اسلام را آنجا برد؛ اسلام را همین رفتوآمدها برد. و خود ملّت ما در طول زمان، خیلی چیزها آموخته است از ملّتهای دیگر و این یک روند ضروری است برای تروتازه ماندن معارف و حیات فرهنگی در سرتاسر عالم؛ این تبادل فرهنگی است؛ این خوب است.