چرا بعضی مأیوسند از اینکه ما در کشورمان به نظام اسلامی کامل برسیم؟ خب البتّه ما از آن روزی که این نظام شروع شده است تا امروز خیلی پیش رفتهایم؛ قابل مقایسه نیست با نظامهای طاغوتی عالم، با نظامهای معمولی عالم و بخصوص با آن نظام خبیث و نجسی که قبل از انقلاب بر ایران حاکم بود؛ اصلاً قابل مقایسه نیست. در آنجا مبنای دولت و حکومت و سیاست، مبنای فساد بود؛ از شخص محمّدرضا تا دوروبریهای نزدیکش شما بگیرید، حالا این شرححالهایشان هم متعدّد چاپ شده، لابد دیدهاید و خواندهاید شاید ده پانزده [کتاب] از این شرححالهای اینها چاپ شده آدم میبیند داخل اینها چه فسادی، چه عفونتی وجود داشته تا سطوح پایین وابستگانشان؛ دستگاههای امنیّتی، دستگاههای انتظامی و نظامی. آنهایی که وابستهی به آنها بودند، فاسد بودند؛ چرا، بعضی هم بودند در داخل دستگاهها، آدمهای صالحی و سالمی بودند [امّا] به همان نسبت وابستگیشان به آنها کم بود؛ ارتشیِ سالم داشتیم، [برخی افراد] نیروی انتظامی سالم داشتیم؛ ما دیده بودیم. افسر مؤمن، متدیّن، سالم، چه از نظامی، چه از انتظامی یا بعضی از اداریها، بخصوص بخشهای علمی [داشتیم]؛ خب مردمان خوب کم نبودند؛ زیاد بودند امّا آن رؤسا و وابستگان، فاسد بودند. وابستگان آنها بین روحانیّت هم فاسد بودند؛ آخوندهایی بودند وابستهی به آنها؛ ما میگوییم آخوند درباری لکن دربار به بعضی از آن آخوندها هم اعتنائی نمیکرد؛ وابستهی به همان ساواک شهر خودشان یا منطقهی خودشان بودند؛ اسیر آن رئیس شهربانی و رئیس کلانتری محل بودند، فاسد بودند؛ به همان نسبت فاسد بودند. اصلاً هر کسی که اندکی به این نظام پادشاهی نزدیک بود، فاسد بود؛ هرچه نزدیکتر، فاسدتر. به آن مغز و لُبّش که میرسیدید، مرکز فساد و عفونت بود.