بیانات و مکتوبات سال 1371


آن چیزی که من به‌عنوان توصیه به‌مناسبت این هفته‌ی دولت و چون برادران عزیز جمع هستید و مطرح شد، عرض میکنم، همان چیزی است که من در سالهای قبل هم این را عرض کردم به شما آقایان؛ و آن توجّه به قشرهای محروم است. این شاخصها و آمارهایی که وجود دارد، چیزهای خوبی را نشان میدهند و حقیقت هم هستند این شاخصها خلاف واقع نیستند، همه‌ی آنها درست است امّا آنچه محصول این شاخصها است، این نیست که در جامعه‌ی ما عدالت اجتماعی هم هست، درآمدها به شکل صحیح هم تقسیم میشود؛ اینها که نیست. شما وقتی که درآمد ناخالص یک کشور را مثلاً حساب میکنید که محاسبه‌ی ثروتمندی یا فقر کشورها با این چیزها است این نشان نمیدهد که اگر یک کشوری، این ستون درآمدهایش رفت تا به بی‌نهایت رسید، معنایش این است که در این جامعه فقیر نیست؛ نه، ممکن است خیلی هم فقیر زیاد باشد در این جامعه؛ توجّه کردید؟ وقتی شما آمار تولید را میدهید، یا فرض کن آمار تولید خاصّی را در یک رشته‌ای میدهید، معنایش این نیست که آنچه تولید میشود، به همه میرسد یا به نیازمند میرسد؛ نخیر. حالا همین سوبسیدهایی را که ما میدهیم، چه کسی مصرف میکند؟ اصلاً یکی از ارکان سیاست تعدیل شما3 همین است؛ که سوبسید را غالباً کسانی مصرف میکنند که محتاج آن نیستند. خب، حالا ما سوبسید هم میدهیم به‌قول ایشان4 سوبسید نان از این سوبسید چه کسانی استفاده میکند؟ چه کسانی بیشتر استفاده میکنند؟ هدف ما این نیست. البتّه ایجاد رونق اقتصادی و رفاه اجتماعی در جامعه، یک اصل اساسی همه‌ی ادیان است؛ یعنی از جمله‌ی چیزهایی که ادیان میخواهند به وجود بیاورند، این است که جامعه، جامعه‌ی مرفّهی باشد و جامعه‌ی فقیر نمیخواهند امّا در این جامعه‌ی مرفّه، آن که هدف رفاه ما است، آن نیست که خودش رفاه دارد؛ آن که هدف رفاه ما است، آن است که رفاه ندارد؛ توجّه کردید؟ باید به این توجّه کنید؛ یعنی شما باید در همه‌ی برنامه‌ریزی‌ها در دولت، جوری عمل کنید که محصول کار، مستقیم برسد به دست آن کسانی که دچار فقر و کمبود اقتصادی هستند در جامعه و جزو محرومین هستند. محرومین را هم باید شناخت؛ این‌جور نیست که ما خیال کنیم که مثلاً فرض کنید همه‌ی محرومین همه در روستاهایند؛ نخیر؛ در شهرها محرومین زیادی هستند. یا محرومین فقط حقوق‌بگیرهایند؛ حقوق‌بگیران بخشی از محرومینند. ما اگر در این حواشی شهرها، در نقاط فقیرنشین، در جاهای مختلف کشور و شهرها راه برویم و به خانه‌های مردم سر بکشیم، می‌بینیم که محرومیّتها کجاها است؛ و وجود دارد محرومیّتها.

«9»