بسماللّهالرّحمنالرّحیم …… این با مردنِ انسان تمام نمیشود؛ این رحمتی است که همینطور در دنیا مستمرّاً هست تا دوران برزخ و شب اوّل قبر و آن غوغای عجیب قیامت تا انشاءاللّه در بهشت. همین رحمت رحیمی الهی هم یکسان بین مؤمنین تقسیم نمیشود؛ این از آن جاهایی است که خدای متعال تساوی قائل نیست؛ به بعضی این رحمت کمتر میرسد، به بعضی این رحمت بیشتر میرسد. و من خیال میکنم از جملهی کسانی که این رحمت در حدّ وافری به آنها میرسد، پدرها و مادرهای شهدای این روزگار هستند غیر از خود شهدا زیرا که پدرها و مادرهای شهدا، یک نقشی را ایفا کردند که با نقش خود شهدا قابل مقایسه است؛ چون اصلاً هیچوقت نمیشود کسی را که در جبهه هست و جانش را میدهد، با کسی که در جبهه نیست مقایسه کرد؛ او کجا، اینها کجا؟ امّا پدران و مادران شهدای ما در این زمان ما، نقششان قابل مقایسه با آنها است؛ حتّی اگر چنانچه کسی حمل بر مبالغه نکند، من در مواردی نه همهی موارد معتقدم نقش این پدر و مادر از نقش آن جوان، برجستهتر و بزرگتر است؛ توجّه میکنید؟ مثلاً فرض کنید که آن پدر و مادری که دو پسر داشتند که آنها را هم در راه خدا دادند؛ خب این چیز کمی نیست؛ یا یک پسر داشتند که آن را هم در راه خدا دادند؛ این چیز کوچکی نیست؛ توجّه میکنید؟ یا آنکه دو سه فرزندش را در راه خدا داده؛ این چیز کمی نیست. من یک وقتی رفتم خانهی یک شهیدی، مادر شهید آنجا بود، پدرش هم نبود؛ از همسایهها هم کسانی آمده بودند آنجا نشسته بودند؛ گفتیم پس بقیّه کجا هستند؟ گفت ما کس دیگری نداریم؛ من فقط دو پسر داشتم، آنها هم هر دو شهید شدند و پدر هم در خانه بند نمیآورد،1 میزند بیرون، در کوچه و من اینجا تنها میمانم. خب نمیشود گفت شأن این مادر یا آن پدر کمتر از آن دو شهید است؛ خیلی واقعاً عظمت دارند.