بیانات و مکتوبات سال 1371


و عرض آخر من به شما جوانها [است]؛ به دخترها، پسرها، نوجوان‌ها، جوانها که بحمداللّه بزرگ هم شده‌اند بچّه‌های شاهد و عزیزان ما و ماشاءاللّه هر کدام، جوانی، مردی، زنی هستند و کاری در جامعه بر عهده‌ی اینها است: آن نور شهادت را فراموش نکنید؛ آن روحیه‌ی شهادت را، آن روحیه‌ی پدران و گذشتگانتان را و آن فداکاری‌ای که آنها کردند، همیشه به یاد داشته باشید؛ بدانید که استکبار آنها را کشت، دشمن اسلام آنها را شهید کرد؛ همان دست مرموزی که امروز هم با اسلام روبه‌رو است، در مبارزه‌ی با اسلام بود که پدر شما با او به جنگ برخاست و این دست مرموز، هنوز هم هست؛ این دشمن غدّار هنوز هم هست و ما باید با او مبارزه کنیم. و ما آماده هستیم؛ همه‌ی ما آماده هستیم؛ مسئولین هم آماده‌اند، ملّت هم آماده است برای مبارزه‌ی با دشمنان خونخوار و غدّار جهانی. و آرزوی ما این است که در این راه، همان سرنوشتی را داشته باشیم که پدران شما داشتند و شهدا داشتند؛ این آرزوی ما است. بزرگ‌ترین افتخار برای کسی که در راه خدا قدم برمیدارد این است که مرگ او هم در راه خدا باشد؛ به کشته شدن در راه خدا باشد. این افتخاری است که شهدای ما به آن رسیده‌اند، ما هم منتظر هستیم و آرزومندیم که ان‌شاءاللّه به این افتخار نائل بشویم. خداوند ان‌شاءاللّه همه‌ی شما را موفّق و مؤیّد بدارد و ان‌شاءاللّه این سفرها و این دیدارهای جمعی و این اردوها برایتان از همه جهت مفید باشد،4 و ان‌شاءاللّه با روحیه‌ی خوب برگردید بر سر کار و درس و مشاغل مهمّ خودتان و خودتان را آماده کنید برای پیشرفتها؛ و ان‌شاءاللّه قلب مقدّس ولیّ‌عصر (ارواحنا فداه) از همه‌ی شما راضی و خشنود باشد. والسّلام‌علیکم‌ورحمةاللّه‌وبرکاته

«13»