مسئلهی هشتم این است که در حوزهی علمیّهی قم و حوزههای دیگر بایستی حقّ انقلاب و امام بر حوزهها فراموش نشود. حقیقتاً انقلاب و امام (رضوان اللّه تعالی علیه) بر حوزههای علمیّهی ما حقّ حیات دارند. اگر چنانچه این انقلاب و این حرکتِ عظیم نبود، آن مشیای که دستگاههای ضدّدینی گرفته بودند حوزهها را پوک میکرد، از بین میبرد و بتدریج حتّی عین27 حوزهها را هم زایل میکرد، بعد از آنکه معنایش را بکلّی زایل کرده بود. به این جهت، به این سمت، داشت پیش میرفت؛ واقعاً گرایش به طلبه شدن کم بود؛ واقعاً در ارزشگذاریهای جامعه، ارزش حوزی28 ارزش نزدیک به صفر بود و این جور حرکت میکردند و این جور عمل میکردند. این انقلاب و امام بزرگوار حوزه را احیا کرد و آبرو بخشید و در دنیا و در جامعه به او شخصیّت داد، ناصیهی29 او را بلند و منوّر کرد. حقّ انقلاب بایستی در حوزهها محفوظ باشد. در داخل حوزهها میدان ندهند به افراد بدخواه؛ نه طلّاب جوان میدان بدهند این افرادی که جرئت نمیکردند از سیطرهی انقلاب و هیبت انقلاب نَفَس بکشند، گوشهکنار پیدا بشوند بنا کنند ایمان افرادی را ضعیف کردن، مثل موریانهای به پایهی ایمان افراد افتادن و آنها را نسبت به انقلاب و نسبت به اسلام انقلابی و مبانی انقلاب، ضعیف کردن و سست کردن و نه فضلا باید اجازه بدهند؛ تشکیلات حوزه نباید اجازه بدهد این معنا را. چهرههای انقلابی در حوزهها باید محترم باشند: طلبههای جبههرفته، کسانی که سوابق جبهه دارند، کسانی که جانباز هستند در داخل حوزههای علمیّه، کسانی که خدمتی از خدمات انقلاب را بر دوش دارند؛ اینها ارزش است. این جور نباشد که اگر کسی در داخل حوزهها چند سالی به خدمات انقلاب مشغول بوده یا الان مشغول است، این یک نقطهی ضعف به حساب بیاید؛ نه، این خدمت به انقلاب نقطهی قوّت است، نقطهی ضعف نیست. یا برای کسانی که در میدان جنگ بودند، بایستی از همه جهت، اعتباراً و عملاً، ارزش قائل بشوند، برای اینها حسابی باز کنند.