مسئلهی سوّم که در برنامههای حوزه باید منظور بشود، مسئلهی تبلیغ است. خب در شرایط فعلی که میدان برای تبلیغ اسلام باز است و دست ما و صدای ما به اقصیٰنقاط عالم میرسد، وضع تبلیغی حوزهی علمیّهی قم در رأس و به تبعِ آن بقیّهی حوزههای علمیّه نباید با گذشته فرق داشته باشد؟ فرق میکرد آن وقتی که حوزهی کار تبلیغی ما یک جلسهای بود با صد نفر، پنجاه نفر یا حدّاکثر پانصد نفر در یک مسجدی، در یک مجلسی، یک عالمی در کسوت امام جماعت یا در کسوت منبری یک حرفی برای اینها میزد، با امروز که در کلّ اقطارِ کشورِ خودمان و جامعهی خودمان کسانی منتظر کار تبلیغی ما هستند. چقدر جوانها مشتاقند از دین چیزی بدانند؛ چقدر افراد فهمیده و تحصیلکرده [هستند] که تا دیروز اینها را از دین و معرفت دینی، بعمد جدا نگه میداشتند، امروز دستگاه حکومتی آنها را تشویق میکند به فهم دین و گرایش به دین؛ خب اینها میخواهند از دین چیزی بفهمند. اگر امروز کسی به شما بگوید که من میخواهم یک دوره معارف اسلامی را به صورت خلاصه و موجز13 و علمی پیدا کنم «علمی» به معنای اینکه عوامانه نباشد، نه فنّی و استدلالی شما کتاب به من نشان بدهید، خب شما چه کتابی به او ارائه خواهید کرد؟ اگر فرض کنیم کتابهایی هم وجود داشته باشد که البتّه بسیار بسیار کم است، یک کتاب جامعی که ما بتوانیم برای معرّفی ماهوالاسلام آقا اسلام چیست؟ ارائه بدهیم، تازه اگر باشد هم باز کم است؛ برای خاطر اینکه اختلاف سطوح فکر هست، اختلاف سلایق هست. شما با یک دانشجو یک جور حرف میزنید، با یک استاد دانشمندی که حالا میخواهد از دین چیزی بفهمد یک جور حرف میزنید، با یک استاد علوم انسانی یک جور حرف میزنید، با یک استاد علوم طبیعی و ریاضی یک جور حرف میزنید، با یک آدمی که مسائل خارج و فرهنگ خارج را ندیده است یک جور، با آن که دیده است یک جور، با طبقات متوسّطتر یک جور، با یک مجموعهی عامیای که وقتی برای فکر کردن و حوصلهای برای تأمّل فکری ندارند یک جور؛ خب برای همهی اینها در سطوح مختلف، کتاب لازم است؛ این کتابها چیست؟ من الان اگر سؤال بکنم از شما آقایانی که اینجا تشریف دارید که با کتاب و با معارف اسلامی آشنا هستید، یقین دارم که از جمع شما شاید به تعداد عدد انگشت نباشند که بتوانند این همه کتاب ارائه بدهند یا شاید اصلاً این مقدار کتابِ لازم و خوب وجود ندارد. خب چه بکنیم اینها را؟