بیانات و مکتوبات سال 1371


علاوه‌ی بر اینها، بحثهای اختصاصی [هم] لازم است. مثلاً فرض کنید کسی هست که نمیخواهد از اسلام، بمجموعه، چیزی بفهمد؛ میگوید «راجع به حجاب‌، شما چه میفرمایید؟ راجع به حقوق زوجین، نظر شما چیست؟ راجع به حقوق بشر این مسئله‌ای که این قدر در دنیا جنجالی است شما کتابی دارید که من بخوانم و استفاده کنم؟ راجع به سیاست خارجی اسلام، حرف اسلام چیست؟ راجع به حقوق کارگر، نظر اسلام به طور ساده چیست؟» خب برای همه‌ی اینها [کتابهایی لازم است]، نه یک کتاب که بگوییم فلان کس یک ترجمه‌ای از فلان آقا کرده، فلان کس یک چیزی نوشته، این دهنمان را ببندیم که چرا میگویید نیست. قضیّه این جور نیست؛ اینها چیزهایی است که باید درباره‌ی آن نوشت. یکی از فضلای بزرگوار و شایسته‌ی امروزِ قم که از چهره‌های برجسته است‌، چند سال قبل از این برای من نقل میکرد میگفت که من رفتم در یکی از کتابخانه‌های انگلیس گمانم انگلیس بود؛ الان درست یادم نیست [آنجا] یک بخشی بود درباره‌ی اخلاق؛ ایشان میگفت تعداد کتابهایی که در این ده سال اخیر یا بیست سال اخیر حالا جزئیّاتش درست یادم نمانده درباره‌ی اخلاق نوشته شده است، یک بخش عظیمی از این کتابخانه را پُر کرده بود! مثلاً فرض کنید ده هزار جلد کتاب یا شاید هم بیشتر از این [چیزی] که من عرض میکنم؛ حالا من احتیاط میکنم، کمتر میگویم. شما ببینید همه‌ی کتابهایی که ما از اوّل اسلام تا حالا در باب اخلاق نوشته‌ایم چند عنوان است؟ تمام کتابهایی که ما به فارسی و عربی درباره‌ی اخلاق نوشته‌ایم چند عنوان است؟ آن کتابی که شناخته شده باشد و در دسترس مردم باشد و در دسترس فضلا باشد؛ حالا یک وقت کتاب خطّی‌ای در یک کتابخانه‌ای هست. ما ده تا یا بیست تا کتاب بیشتر نوشته‌ایم؟ سی تا، پنجاه تا، صد تا کتاب بیشتر نوشته‌ایم؟ این [در حالی است که] در این چند سال اخیر در باب اخلاق این همه کتاب نوشته‌اند. من عرض نمیکنم همه‌ی آنچه نوشته شده خوب و درست است؛ نه، من عرض میکنم یک تلاش علمی و فکری‌ای وجود دارد در آن کشورهای پیشرفته، با اینکه آنها مادّی هستند، با اینکه گرایشهای مادّی دارند، با اینکه از معنویّات خیلی دورند؛ البتّه غالبشان. خب ما مثلاً فرض کنید درباره‌ی اخلاق و همین طور چیزهای دیگر، انصافاً کم داریم؛ تألیف‌، نوشته‌، در سطوح مختلف، برای مخاطبین مختلف. این همه مردم، امروز تازه با اسلام آشنا شده‌اند؛ همین کشورهایی که سال گذشته که ما با هم صحبت میکردیم،14 جزو شوروی بودند. امروز میلیون‌ها انسان و نفوس مسلمان وجود دارند که تا دیروز زیر سیطره‌ی کمونیسم بودند؛ یعنی همین پارسال مثل این روزهایی که ما با هم حرف میزدیم، چنین کشورهایی وجود نداشت، امروز وجود دارد؛ سرعت تحوّلات جهانی را ببینید! کمونیسم برای آنها در تمام مباحث‌، کتاب و جزوه و نوشته و بروشور و فیلم و نمایشنامه و همه چیز فراهم کرده بود؛ درباره‌ی مسائل اقتصاد، درباره‌ی مسائل تاریخ‌، درباره‌ی مسائل فلسفه و انواع و اقسام مفاهیمی که در کمونیسم مطرح است. خب اینها میگویند ما شصت هفتاد سال زیر سیطره‌ی کمونیسم بودیم، حالا مسلمانیم و برگشته‌ایم به اسلام؛ حالا شما که به قول خودتان امّ‌القرای اسلام هستید، بیایید به ما کتاب بدهید. شما چه چیزی به آنها خواهید داد؟ چه چیزی را ترجمه میکنید به آنها بدهید؟ باز هم مجبوریم بگوییم آثار شهید مطهّری (رضوان اللّه علیه) که البتّه حقیقتاً هم در همان مقداری که این بزرگوار نوشته، بهترین آثار است؛ گویا و منطقی و اوّل‌وآخردار و قوی و خوب. خب آخر تا کِی؟ نباید به حسب مناسبات مختلف، کتاب تولید بکنیم؟ ببینید، پس باب تبلیغ شامل اینها است؛ حالا مسائل هنری و فیلم و این قبیل چیزها هم به جای خود.

«8»