یک جور رقیب دیگر که از همه عمومیتر است، رقیبی است برای خدا در درون وجود ما؛ آن نفْس ما است، آن خودِ آمر و ناهیِ رقیب خدا است در درون ما. اطاعت و عبادت بت نفْس شما هم که بدترین بتها و خطرناکترین بتها است که در درون ما است، عبادت غیر خدا است. یعنی حتّی در نظام الهی، در نظام اسلامی، در زیر سایهی حکومت پیغمبر یا در زیر سایهی حکومت کسانی هم که در جهت پیغمبر حرکت میکنند، در راه پیغمبر حرکت میکنند به هر شکلی که خب طبعاً حیات صحیحی است این حیات هر فردی ممکن است اسیر شهوات نفسانی خودش بشود؛ این هم اطاعت غیر خدا است، این هم نوعی شرک است، منتها یک شرک رقیقتری است، شرک خیلی غلیظِ آن چنانی نیست. امّا این آیه که میگوید «فَلا تَجعَلوا لِلّهِ اَندادًا»، این را هم میگوید که یک کار بیمنطقی است که انسان از خودش اطاعت کند، از شهوات خودش اطاعت کند. خب شما چه منطقی دارید برای اینکه از شهوات خودتان اطاعت کنید؟ چه منطق عقلانیای وجود دارد؟ در مورد عبادت خدا منطق عقلانی وجود داشت؛ فطرت انسان این را قبول دارد به همان بیانی که قبلاً عرض شد امّا در مورد اطاعت از شهوات نفسانی خود، خودپرستیهای خود، کبرها و غرورها و تعیّشها و عیشطلبیهای خود، هرزهگردیهای خود، انسان چه منطقی دارد برای اینکه از آنها اطاعت و عبادت بکند؟ پس آیه که میگوید «فَلا تَجعَلوا لِلّهِ اَندادًا»، این را هم شامل میشود. خب، این پس در ذیل این مطلب.