بیانات و مکتوبات سال 1371


دوّم؛ معرفت سیاسی. جامعه‌ی ما یک جامعه‌ی سیاسی است، برخلاف بسیاری از جوامع دیگر. شما اگر رفته باشید در کشورهای دیگر و با مردم معمولی حرف زده باشید حتّی در این کشورهای پیشرفته‌ی دنیا که از لحاظ مادّی و ترقّیّات و تکنولوژی و مانند اینها خیلی هم جلو هستند مردم اینها از سیاست چیزی نمیفهمند: [اینکه] این دولت چرا آمد، این دولت چرا رفت، فلان مسئله‌ی جهانی چیست، علّت دشمنی با فلان کشور که دولتشان مثلاً با فلان‌جا دشمن است چیست؛ حتّی لشکرکشی‌ها را نمیدانند و متوجّه نیستند: این لشکرکشی برای چه بود، این راه‌پیمایی که راه انداختند برای چه بود، این سروصدا برای چه بود. مردم معمولی به فکر همان یک لقمه نانند، چند ساعت کاری که بکنند و زندگی خودشان، که خب، حالا زندگی‌ها مختلف است؛ بعضی جاها سطحش بالا است، بعضی جاها پایین است. غالباً مسائل سیاسی را درک نمیکنند. جامعه‌ی ما این‌جور نیست. در هر خانه‌ای شما بروید، در هر کوره‌دهی بروید، در هر مجمع و محفلی بروید، مگر اقلّ قلیلی که درِ انقلاب را روی خودشان بسته‌اند که آنها خودشان را زندانی جهالتها کرده‌اند آن کسانی که سینه را باز کرده‌اند برای نسیمهای معنوی انقلاب، شرح صدر پیدا کرده‌اند. امروز پیرزن‌های ما، گوشه‌نشین‌های ما، افرادی که در مسائل سیاسی هرگز نبودند، شما ببینید از مسائل عالم چیزها میدانند. همین مسئله‌ی استکبار و استعمار که ما این‌جور راحت استعمال میکنیم و همه میفهمند معنای آن را، زنهای ما میدانند یعنی چه، پیرزن‌ها میدانند، نوجوان‌ها میدانند؛ آمریکا را زشت میشمرند، سلطه‌طلبی را زشت میشمرند، راجع به این قضایا اطّلاعات دارند. اینها جزو مسائل سیاسی است، این چیزها مخصوص طبقات روشنفکر است. صهیونیسم چرا به وجود آمد، صهیونیسم چه کار میکند، اعراب در مقابل صهیونیسم چه موضعی دارند، علّت مبارزه‌ی با اسرائیل چیست، چیزهایی است که امروز بین مردم ما روشن است و مردم اینها را میدانند؛ مردم سیاسی‌اند.

«20»